این مستند به بررسی زندگی و حرفهی هنرمند فقید "هیث لجر" می پردازد. بازیگری که بخاطر ایفای نقش جوکر در شوالیه تاریکی "کریستوفر نولان" به شهرت خاصی دست یافت.
فیلم داستان زندگی سرباز جوانی را روایت میکند که در عملیاتی در جنگ نجات یافته است. او و گروه سربازان برای بهبود حالشان به وطنشان باز میگردند و به مسابقهای دعوت میشود. بیشتر مدت زمان فیلم در روز مسابقه اتفاق میافتد و فلاشبکهایی به زمان جنگ دارد و…
مردی جوان که از یک فاجعه در دریا نجات پیدا کرده است به یک سفر پرماجرا و حماسی کشیده می شود. وی در حالی که همچنان در دریا آواره است، با یک بازمانده دیگر ارتباط برقرار می کند و این بازمانده کسی نیست جز یک ببر بنگال ترسناک!...
راجع به یک رابطه پنهان و ممنوع دو گاوچران است که بهم علاقه عاطفی شدیدی دارند انیس (لدجر) و جک (گایلن هال) پس از گذشت چندین سال و تشکیل زندگی مشترک با همسرانشان باز هم به رابطه قبلی فکر می کنند و جک نهایتا تصمیم می گیرد انیس را پیدا کند…
«جیک رودل» (مگوایر)، پسر یک مهاجر فقیر آلمانی، در میزوری بزرگ شده است. «جک بول چایلز» (آلریش)، پسر مزرعه دار محلی، مثل برادر به «جیک» نزدیک است. زمانی که در جنگ داخلی، مزرعه نابود می شود و پدر «جک» به دست اوباش شمالی به قتل می رسد، دو پسر مغرور جنوبی به جبهه می روند...
انتی کات، تعطیلات عید شکرگزاری، سال ۱۹۷۳٫ «پل هود» (مگوایر) پسرک شانزده ساله ی خانواده ای مرفه، دبیرستان را رها می کند و برای گذراندن تعطیلات به خانه می آید؛ ولی با در نظر گرفتن تنش حاکم بر خانه و میل و علاقه ی شدیدش در به دست آوردن دل «کیسی» (هولمز) – دختری اهل منهتن – همان بهتر که در دبیرستان باقی می ماند و …
انگلستان، اواخر قرن هجدهم. مرد ثروتمندی به نام آقای «دشوود» (تام ویلکنسون) که در آستانه مرگ قرار دارد، تمامی ملک و املاکش را به پسر ارشد خود، «جان» (جیمز فلیت)، که از همسر اولش است می دهد، اما در مقابل از او می خواهد که مراقب دخترانش، «الینور» (اما تامپسون)، «ماریان» (کیت وینسلت) و «مارگارت» نوجوان (امیل فرانسوا) که از همسر دوم او هستند، باشد و مخارج آنها را بطور کامل بپردازد. پس از مرگ پدر، جان که تحت سلطه همسرش «فانی» (هریت والتر) قرار دارد، از قولی که به پدر داده سر باز می زند و حال دختران دشوود به همراه مادرشان مجبورند که از عمارت اشرافی "پارک ساکس" که اکنون متعلق به جان است، بروند و به فکر جایی، البته محقرتر برای ادامه زندگی باشند.
«چو» (لونگ)، سرآشپز ماهر بازنشسته، هم راه با سه دختر دم بختش، «جیاجن، (یانگ)، معلم شیمی که مسیحی شده، «جیا چی ین» (وو)، کارمند ارشد خطوط هوایی و «جیا نیگ» (وانگ) دانشجویی که در همبرگر فروشی کار می کند، در خانه ای بزرگ در تایپه زندگی می کند. زندگی در این خانه حول محور ناهار پروپیمانی که پدر یکشنبه ها تدارک می بیند و زندگی عاطفی تک تک افراد خانواده می چرخد…
"سایمون" و "ویتانگ" زوجی هستند که در منهتن زندگی می کنند. برای از بین بردن شک خانواده "ویتانگ" او تصمیم می گیرد با "وی وی" زنی مهاجر که احتیاج به گرین کارت دارد ازدواج کند. اما وقتی خانواده اش تصمیم می گیرند برای مراسم ازدواج به آمریکا بیایند همه چیز از کنترل خارج می شود....