آلن، کارگردان، متوجه میشود که امانوئل، دوست نویسندهاش، به سرطان مبتلا شده است. او قصد دارد کتاب امانوئل درباره مرگ پدرش را به فیلم تبدیل کند و در این فیلم، خودش نقش پدر را بازی کند و امانوئل هم نقش خودش را. اما بیماری امانوئل، مانع از تحقق این پروژه میشود.
سوزان، مادری پولدار و متاهل است که از زندگی بورژوا و کسالتبارش خسته شده است. او تصمیم میگیرد بهعنوان فیزیوتراپ به دنیای کار برگردد و مطب کوچکی در حیاط خلوت خانهشان بسازد. سوزان در خلال استخدام معمار برای ساخت مطب، عاشق او میشود...
«سارا مورتن» (رامپلينگ) زن نويسنده ي انگليسي داستان هاي جنايي - با شخصيتي سرد و خشک - براي نوشتن کتاب جديدي به محيطي ظاهرا دنج و آرام در فرانسه مي رود و مشکلات غير قابل پيش بيني، نگاهش به دنيا را تغيير مي دهد...
"لائورا" وسایل خود را جمع کرده تا به خانه معشوق خود نقل مکان کند. او سوار خودرو خود می شود تا شام را با دوستان خود صرف کند اما گرفتار ترافیکی سنگین می شود. او کاملا اعتصابی را که شهر را به آشوب کشیده فراموش کرده بود. اما او احساس خوبی در خودروی خود دارد، تنها جائی که می تواند با خود تنها باشد و...
"ماری" پروفسور ادبیات انگلیسی در دانشگاه پاریس است.او 25 سال است به "جین" ازدواج کرده و با خوشبختی زندگی می کند.در تعطیلات تابستانی که آنها به سواحل جنوب فرانسه رفته اند "جین" برای شنا عازم دریا می شود اما دیگر بازنمی گردد.بدون داشتن هیچ سرنخی از جسد و مرگ او "ماری" طوری رفتار می کند که به نظر می رسد همسرش هنوز زنده است...