Tinnu Anand

یک سردسته‌ی سابقه‌دار برای داشتن زندگی آرام با خانواده‌اش، تصمیم به ترک خشونت می‌گیرد؛ اما گذشته‌اش او را رها نمی‌کند و او در نهایت بر آن غلبه می‌کند.

داستان درباره‌ی جراحی به نام آبهیمانیو سود است که در حرفه‌اش موفق اما در زندگی شخصی و روابط خانوادگی با مشکلاتی روبرو است. او در حال گذراندن روزی بسیار سخت است.

چهار داستان عاشقانه منحصر به فرد از طریق چشمان وفادار بهترین دوست انسان، یک سگ، روایت می‌شود. در حالی که این همراهان سگ شاهد دلشکستگی، عاشقانه و شروع‌های جدید هستند، نقش غیرمنتظره‌ای در نزدیک کردن انسان‌های خود به یکدیگر ایفا می‌کنند. از طریق خنده، اشک و تکان دادن دم، عشق در غیرمنتظره‌ترین مکان‌ها راه خود را پیدا می‌کند.

در شب کریسمس سرنوشت‌ساز، دو غریبه با هم آشنا می‌شوند. شبی پر از شور و اشتیاق رمانتیک به یک کابوس تبدیل می‌شود. فاش کردن هر چیز بیشتر جرم خواهد بود.

رهبر یک باند جنایتکار، در تلاش برای وفاداری به قولی که به دوست در حال مرگ خود داده بود، با سایر باند های جنایتکار درگیر می شود...

زندگی یک سرباز یتیم پس از دریافت نامه ای از دختری به نام سیتا تغییر می کند. او را ملاقات می کند و عشق بین آنها شکوفا می شود.سرباز وقتی به اردوگاهش در کشمیر برمی گردد، نامه ای برای سیتا می فرستد که به دست او نمی رسد...

یک دختر جوان، یک جنگجوی صلیبی است که در یک شهر کوچک در MP، هند، به شغل چالش برانگیز فروش ابزار کاهش بارداری می پردازد...

۲ دوست که باهم ماجراجویی های زیادی انجام داده اند حالا خود را در وسط یک آدم روبایی گرفتار می بینند و …

یک بچه شهری به روستای راجستان میره تا دنبال عموش بگرده...

  یک پلیس که به تازگی به شهری جدید منتقل شده و ارتقای درجه یافته ، با همسر خود به زندگی آرام و خوشحالی دارند. اما این پلیس که هر روزه شاهد جرایم و آدم ربایی هست تصمیم میگیرید …

مینی مشتاق ازدواج با خواستگار ثروتمندی نیست که برای او انتخاب شده است ، بنابراین با مردی که برای پدرش کار می کند فرار می کند.

یک یتیم دزدیده میشود، باور ها بر این است که کشته شده است، و در هنگام بازگشتش، همه فکر می‌کنند یک روح است از او می‌ترسند، ولی بعد ها به عنوان یک ابرقهرمان شناخته می‌شود...

یک متهم و سه مظنون سیاسی به دلیل دست داشتن در قتل یک روزنامه نگار تحت تعقیب قرار می گیرند.

یکی از قربانیان جنایتهای نژادپرستانه بریتانیا پسر خود را از بازی کردن کریکت منع می کند و...

  چولبال پاندی ( سلمان خان ) یک پلیس وظفه شناس هست که به تازگی به همراه همسرش “راجو پاندی، به شهری جدید در هندوستان ( کانپور ) منتقل می شود و میخواهد در آنهجا زندگی خوبی را آغاز کند اما در این شهر اتفاقات ناگواری مانند قتل ، ادم ربایی ، تجاور و .. اتفاق می افتد . . .

یک پیمانکار به ظاهر فاسد از طرف شهردار منطقه،خوانواده اش،کارکنانش و دوست دختر سابقش به چالش کشیده می شود و...

دو مرد بدشانس تلاش می‌کنند تا سگ یک زن تاجر ثروتمند را بدزدند و از او باج سنگینی بگیرند. اما وقتی سگ گم می‌شود، اوضاع به هم می‌ریزد.

”سانتیا” دانشجوی پزشکی به مردی ثروتمند اخطار می دهد که یک قاتل با مشکلات حافظه کوتاه مدت قصد کشتن او ...

‌ ‍ ‎

دختر ساده‌ای از شهری کوچک برای یافتن لقمه‌ای نان حلال راهی بمبئی پرهیاهو و پر از مخاطره می‌شود، اما در آنجا با چالشی هولناک روبرو می‌شود که حتی در خیال‌پردازی‌های دور و درازش هم به آن فکر نکرده بود...