ماجرای دو مرد احمق که برای گذراندن وقت خود به تفریحگاه ها و رقـاصخانه های شبانه می روند تا بتوانند شب و روزشان را بنحوی سپری کنند. آن ها تصمیم دارند در معروف ترین باشگاه شبانه شهر، یعنی راکسبری، عضو شوند...
یک کارآگاه باهوش و برجسته جرایم جنایی در حین تحیقی بر یک پرونده قتل بسیار مخوف شروع به پنهان کاری میکند چرا که سرنخ های بدست آمده وی را به سمت زنی عشق زندگی اوست راهنمایی میکند اما....
پس از انفجار یک قایق در لنگرگاه سن پدرو، پلیس ۲۷ جسد و مقداری مواد مخدر به ارزش میلیونها دلار را در کنار این قایق منهدم شده پیدا می کند. تنها نجات یافتگان این حادثه نیز که دچار سوختگی شدید شده اند تعدادی تروریست مجارستانی و مردی به اسم وربرل کینت می باشند. کینت توسط پلیس تحت فشار گذاشته می شود تا آنچه را که در قایق اتفاق افتاده بازگو کند. داستان باورنکردنی او که از شش هفته قبل آغاز می شود درباره خودش و چهار جنایتکار همدستش می باشد که توسط فردی مرموز و خطرناک با هویتی پنهان برای دست زدن به اقدامی خطرناک به شکلی عجیب گرد هم جمع شده اند…
«دیوید شاین» (کیوساک) می خواهد نمایش نامه ای را روی صحنه ببرد، ولی سرمایه ی لازم را ندارد و مجبور است به سردسته ی یک باند تبهکار متوسل شود که می خواهد محبوبه ی سبک مغزش، «آلیونیل» (تیلی) را روی صحنه ببیند. «چیچ» (پالمینتری)، محافظ «آلیو» هم باید در تمام مدت تمرین هم راه «دیوید» باشد و «دیوید» آرام آرام پیشنهادهای سازنده ای درباره ی نمایش نامه از «چیچ» دریافت می کند…
دهه ی ۱۹۶۰، محله ی ایتالیایی نشین در منطقه ی برانکس نیویورک. پسر بچه ای به نام «کالوجرو» (کاپرا) هم راه با خانواده اش در همسایگی نوشگاهی زندگی می کند که پاتوق «سانی» (پالمینتری) و دارو دسته ی مافیایی اش است؛ همان جایی که «لورنزو» (دنیرو)، پدر «کالوجرو» هشدارش داده که آن طرف ها نپلکد…
رئیس جنایت به یک اراذل و اوباش سطح پایین سپرده می شود که اسلحه ای را که باعث کشته شدن پلیس های فاسد می شود ، از بین ببرد ، اما وقتی اسلحه در دستان قرار می گیرد ، همه چیز از کنترل خارج می شود...
نیویورک، سال 1934. «آنجلو پرولونه» (استالون) به پدر در حال مرگش (داگلاس) قول می دهد بزهکاری را کنار بگذارد و آبروی از دست رفته را به خانواده اش بازگرداند. اما تلاشش در این زمینه، هم برای هم پالکی هایش و هم برای «وندتی» (رومانوس)، گنگستر گروه رقیب، یک معماست. پلیس هم با تصویر جدیدی که «آنجلو» می خواهد از خود ارائه دهد، مجاب نشده...
داستان این فیلم دربارهی گروهی خلافکار میباشد که در دههی هفتاد میلادی تلاش کردند تا بزرگترین سرقت در تاریخ آمریکا را انجام دهند و آن دزدیدن سی میلیون دلار در ایالت رود آیلند از یگ گروه مافیایی بود. اما در این بین با مشکلاتی مواجه شدند و…
الیوت استابلر پس از ضرر ویرانگر ، برای مبارزه با جرایم سازمان یافته به اداره ی پلیس نیویورک سیتی بازگشت. با این حال اداره شهر و پلیس به طور چشمگیری در دهه ای که او از آن دور بوده، تغییر کرده است و او باید با سیستم عدالت کیفری سازگار شود ...
این سریال بیشتر بر مشکلات خانواده ها در عصر جدید می پردازد ، زندگی با نژادهای مختلف ، سن های مختلف، اعتقادات مختلف و جنس های مختلف. در خانواده مدرن تضاد ها بیشتر از هر روز نمایان می شود و فاصله بین نسل ها بیشتر و بیشتر. همین تضاد هاست که ما را به خنده وا می دارد. در خانواده مدرن هر کس سعی می کند تا خود را با شرایط خانواده تطبیق دهد ولی هر چه بیشتر تلاش می کند شرایط کمیک تری خلق می شود…