یک خانواده آمریکایی به عمارت باشکوهی در حومه شهر به نام کانترویل چیس نقل مکان میکنند، عمارتی که 300 سال است توسط روح سر سیمون د کانترویل تسخیر شده است...
چارلی یک مرد بیست و چند سالهی بیانگیزه است که هنوز در خانه با مادر و ناپدریاش زندگی میکند و عاشق زن جوانی که در یک رابطهی جدی با دوستپسرش است، میشود.
فیلم رویارویی دو دشمن کینه توز در ایرلند شمالی را به تصویر میکشد. "ایان پیزلی" عضو فرقه پروتستان و طرفدار ایرلند شمالی و "مارتین مکگینس" رهبر پیشین IRA مجبور میشوند سفری کوتاه را در یک ماشین کنار هم باشند، سفری که میتواند مسیر تاریخ را تغییر دهد...
داستانی در مورد شجاعت، دوستی و افتخار که یک پسرِ جوان را در راهِ شوالیه شدن تبدیل به یک مردِ واقعی میکند. این انیمیشن کارِ گروهِ گرافیکی “خانه ی کارتونِ بانداراس” میباشد و خودِ آنتونیو باندراس هم از صداپیشگانِ اصلی این انیمیشن هست…
«جرج» نوجوانی تنها است که دوران دبیرستان را بدون کشیدن زحمت زیادی پشت سر گذاشته و در سال آخر دبیرستان به سر می برد. او با دختری پیچیده بنام «سالی» آشنا می شود و ...
نایجل اسلیتر جوان (فردی هایمور) آرزوهای بزرگ آشپزی دارد، حتی اگر مادرش (ویکتوریا همیلتون) طرز تهیه نان تست را بلد باشد . وقتی مادرش می میرد، روابط بین نایجل و پدرش (کن استات) تیره می شود اما ...
در حالیکه "مالتازارد" هفت فوت قد و "آرتور" به اندازه دو اینچ کوچک شده اند، قهرمانان ما مجبور هستند راهی برای بازگشت به اندازه طبیعی خود پیدا کرده و به کمک دوستان خود با "ام" شرور مبارزه کنند...
:آرتور بعد از گذراندن امتحاناتی سخت،به عنوان پسر جنگلی برگزیده شد و او یک پیام حاوی درخواست کمک از پرنسس سلنیا دریافت می کند که توسط مالتازارد شرور گرفتار شده است و آرتور برای نجات پرنسس دست بکار می شود….
داستان در آینده و در شهر متروسیتی اتفاق می افتد. یک دانشمند به نام تنما ربات جوان با قدرت های باورنکردنی را خلق می کند. پسری به نام آسترو که بسیار شبیه انسان است و با ارتباط با اطرافیانش در حال یادگیری احساسات و عواطف است تا اینکه خطری بزرگ توسط شر و دوستان او را مورد تهدید قرار می دهد و اکنون آسترو باید با تمام نیرویش شهر را نجات دهد...
هلن گریس به همراه پسران دوقلویش جارد و سیمون و دختر بزرگش مالوری به خانه ای قدیمی در املاک اسپایدرویک ، متعلق به عمه لوسیندا نقل مکان می کنند. در شب اول اقامت شان در خانه ی جدید ، مالوری پشت دیواری کاذب یک آسانسور کوچک و یک کلید عجیب پیدا می کند. جارد با استفاده از آسانسور و کلید به اتاقی مخفی راه پیدا می کند که متعلق به صاحب قدیمی خانه ، آرتور اسپایدرویک است و…
داستان این این فیلم در ارتباط با «لایرا بلاکوا»ی جوان میباشد که به شمال دور سفر می کند تا بهترین دوستش و دیگر کودکان ربوده شده از آزمایش های وحشتناک توسط یک سازمان مرموز را نجات دهد و ..
«لیلا نوواک» فارغ التحصیل دانشگاه و نوازنده ماهر ویولون سل است. او یک روز با مرد جوانی به اسم لوئیس که خواننده یک گروه موسیق راک است آشنا می شود و شب را در کنار او سپری می کند اما فردای آن روز آنها مجبور می شوند برای همیشه از هم جدا شوند. لیلا از لوئیس باردار شده و فرزند پسری بدنیا می آورد. پدر لیلا به دروغ به دختر خود می گوید که فرزنش پس از تولد مرده است و این کودک را مخفیانه به یک پرورشگاه می سپارد. دوازده سال می گذرد و پسر لیلا و لوئیس بزرگ شده و استعداد زیادی در موسیقی پیدا می کند. او بخاطر آزاد و اذیت فراوان همسن و سالهایش از پرورشگاه فرار کرده …
دربزرگ آرتور مدتهاست گم شده. آرتور به دنبال اوست و از روی علائم به جا مانده متوجه می شود که او در سرزمین مینی مویهاست. مینی مویها (The Invisibles) موجودات کوچکی هستند که با ذره بین هم دیده نمی شوند……
پس از سال ها قطع ارتباط، مردی انگلیسی به نام “ماکس اسکینر” (راسل کرو) باخبر می شود که عمویش (آلبرت فینی) درگذشته و در “پرووانس” برای او یک قصر و تاکستان به ارث رسیده است. “ماکس” به فرانسه می رود تا هرچه زودتر ارثیه را به فروش برساند. اما خاطرات دوران کودکی (که در این املاک سپری کرده)، جذابیت دختری فرانسوی (ماریون کوتیار) و زنی امریکایی (ابی کورنیش) که ادعا می کند دختر نامشروع عموی “ماکس” است، نقشه های او را بر هم می زند و …
چارلي و کارخانه ي شکلات سازي (CHARLIE AND THE CHOCOLATE FACTORY):در يک شهر بزرگ صنعتي و در آلونکي نيمه ويران، «چارلي باکت» کوچولو (هايمور) هم راه پدر و مادر و دو مادربزرگ و پدربزرگ، زندگي گرم و صميمانه اي دارد، تا اين که بليت ويژه ي طلايي پنهان در زرورق شکلات هاي «ويلي وانکا» (دپ) را پيدا مي کند. او به اين ترتيب هم راه چهار برنده ي ديگر به گشتي خصوصي در داخل کارخانه ي عظيم «ويلي وانکا» دعوت شده است...
فیلم از آنجایی آغاز می شود که جیمز ( جانی دپ ) در داخل پارکی با چند بچه آشنا می شود و از آن جمله با پیتر ( فردی هایمور ) و سپس با مادر این بچه ها ( کیت وینسلت ). رفته رفته رابطه ای گرم و صمیمی بین جیمز و پیتر برقرار می شود و از آنجایی که پیتر پدر ندارد ، جیمز جای خی پدر را پر می کند و مادر پیتر از این ماجرا بسیار خوشح است ؛ اما مادر بزرگ پیتر ( جولی کریستی ) از این جریان خشنود نیست و معتقد است یک زن بدون شوهر نباید اینگونه آشکارا با یک غریبه دمخور شود ، حتی اگر آن مرد،« جی . ام . باری» باشد و …
پنج بچه که برای محافظت در طول جنگ جهانی اول در عمارت هزارتوی عموی عجیب و غریب خود زندگی میکنند، با یک پری شنی که قدرت برآورده کردن آرزوها را دارد، دوست میشوند.
یک آدمکش بازنشسته با پسر غریبهاش دوباره متحد میشود، اما گذشته خطرناکش دوباره سراغشان میآید و آنها را مجبور میکند که با هم فرار کنند و در عین حال توطئهای تاریک را کشف میکنند که رابطهشان را تهدید میکند.
یک جراح جوان که دارای اوتیسم و سندرم ساوانت است به بخش کودکان یک بیمارستان معتبر منتقل میشود. ،سوال اصلی اینجاست که آیا کسی که نمی تواند با مردم حرف بزند آیا میتواند جان آنها را نجات بدهد؟
داستان سریال الهام گرفته از فیلم “روانی” آلفرد هیچکاک هست که زندگی “نورمن بیتس” و مادرش “نورما” به تصویر کشیده می شود. داستان از آن جا شروع می شود که نورما یک متل در شهر ساحلی می خرد و …
این مجموعه زندگی خارق العاده لئوناردو داوینچی را از طریق آثاری که باعث شهرت وی شده است، و داستان های مخفی در آن آثار، بازگو می کند و کم کم عذاب درونی مردی را که وسواسش برای رسیدن به کمال است را آشکار می کند.