یک واسطهی حرفهای که برای برقراری ارتباط مالی میان شرکتهای فاسد و افرادی که آنها را تهدید به افشا میکنند، پاداشهای کلان دریافت میکند، ناگهان قوانین حرفهای خودش را زیر پا میگذارد. این اتفاق زمانی میافتد که یکی از مشتریانش برای حفظ جان خود از او درخواست کمک و حمایت میکند.
مایک بیربیگلیا در یک کمدی ویژه خندهدار و شخصی، زندگی را هم از دیدگاه یک پسر و هم از دیدگاه یک پدر بررسی میکند و به موضوعاتی مثل مواد مخدر، ازدواج و مهمانیهای بچهها میپردازد.
ریشل بلوم، هنرمند محبوب، در یک برنامهی کمدی موزیکال، به بررسی موضوعات عمیق و روزمره میپردازد و با استفاده از طنز و فلسفه، مخاطب را به تفکر وامیدارد.
این کمدی مضامین هستیشناختی را بهگونهای خانوادهپسند و بدون رودربایستی مطرح میکند. همچنین به موضوعاتی مانند مرگ، عشق، خانواده، مذهب، سلامتی و جامعه میپردازد...
مایک بیربیگلیا، کمدین معروف، با یه نمایش تک نفره خنده دار و عمیق روی صحنه ی نمایش برادوی میره. این نمایش، سفر احساسی و فیزیکی اون برای پدر شدن رو تعریف می کنه...
داستان فیلم به رسوایی سال ۱۹۷۱ بعد از تصمیم سر دبیر روزنامه ی واشنگتن پست، بن برادلی و ناشر کاترین گراهام برای منتشر کردن اسناد واشنگتن می پردازد. این اسناد نوشته و فاش شده توسط تحلیلگر ارتشی دنیل السبرگ می باشد و ثابت می کند که دولت جانسون به مردم و کنگره در مورد دخالت ارتش ایالات متحده در جنگ ویتنام دروغ گفته است و نشان می دهد که دولت نیکسون مخفیانه جنگ را تشدید می کرده است. دولت نیکسون تلاش کرد که از انتشار این اسناد جلوگیری کند و دستیار دادستان کل، ویلیام رنکوییست این پرونده را به دیوان عالی کشور برد ولی در نهایت رای به نفع اسناد صادر شد.
داستان فیلم دربارهی ۳ سالمند است که با حقوق کم بازنشستگی زندگی میکنند و حتی بعضی وقتها مجبور هستند غذای سگ خود را نیز بخاطر مشکلات مالی کم کنند. آنها تصمیم میگیرند که این طور زندگی دیگر فایده ندارد و میخواهند با هم به سرقت یک بانک بپردازند. اما مشکل اینجاست که آنها حتی استفاده از تفنگ را نیز یاد ندارند...
یک ستاره بسکتبال 18 ساله که به استخدام دانشگاه کورنل درآمده بنظر می آید بیرون از خانه زندگی خوب و کم نقصی دارد اما در خانه او مدام در حال جنگ و دعوا با پدر قمار بازش است. مادر او تلاش میکند خانواده را سرپا نگه دارد، اما...
مایک بربیگلیا معتقد است که وقتی شخص قصد دارد جُکی را تعریف کند، نباید جوری رفتار کند که دیگران متوجه شوند او در حال جُک گفتن است. با استفاده از همین تکنیک، بربیگلیا استندآپ کمدی جدیدش را به سمت یک برنامه فوق العاده خنده دار سوق میدهد...
تریسی دانشجوی تنهای سال اول کالج در نیویورک است. او تجربه زندگی در این شهر شلوغ و پر زرق و برق را ندارد. او توسط دوست دیوانه اش اغوا شده و از این تنهایی درآمده و دست به کارهای جور وا جور میزند...
یک مرد جوان موفق پس از اینکه در کار و زندگی اش با مشکلات جدیدی مواجه می شود، تصمیم می گیرد منهتن را ترک کند و زمانش را به خواهر دور افتاده اش اختصاص دهد اما اتفاقاتی رخ می دهد که...
مایکل فینکل (جونا هیل) که روزنامه نگار نیویورک تایمز است یک تماس تلفنی از شخصی بنام کریستین لونگو (جیمز فرانکو) دریافت می کند، که این شخص یکی از تحت تعقیب ترین سوژه های اف.بی.آی می باشد. جالب اینجاست که وی به مدت زمان بسیاری با نام جعلی فینکل زندگی می کرده است، و همین موضوع پای مایکل فینکل را به ماجراهای این تبهکار باز می کند…
کمدین جوان در مشکلات گوناگون زندگی گیر افتاده و زندگی عاطفی و شخصیتش دچار تزلزل شده اما یک مشکل جدید هم دارد؛ خوابگردی! حالا او باید با این یکی هم دست و پنجه نرم کند...
"مارگارت" به همراه پسرش "کلاود" تصمیم می گیرد از خواهرش "پائولین" که قصد ازدواج با "مالکوم" را دارد دیدار کنند.اما طوفانی که دو خواهر به پا می کنند همه چیز را از بین می برد و...
جایی بین نیویورک سیتی و شمال نروژ ، "فرانسیس" نقاش آمریکایی و "یاشا" یک مهاجر، براساس اتفاقاتی غیرمنتظره با هم آشنا میشوند . یاشا برای دفن پدرش به سرزمین وایکینگ ها برگشته و فرانسیس برای کار خود در زیر نور خورشیدی که هرگز کاملا غروب نمیکند گذشته را دفن و آینده را کشف میکنند و خانواده ای که هیچگاه نداشته اند را پیدا میکنند و ....
این یک کمدی گروهی است که دربارهی جوانهای حدوداً بیست ساله است که با وجود نقصهایشان، به عنوان همخانههای وابسته به هم، تلاش میکنند تا زندگی بزرگسالی را با هم بگذرانند.
سریالی پیرامون کاراکتری به اسم Raymond Reddington که در سریال لقبش ”Red” هست خواهد بود . Red که یکی از مشهور ترین تبهکاران تحت تعقیب است ناگهان تصمیم میگیره خودش رو تسلیم پلیس کنه و کمک کنه هر کسی رو که باهاش تاحالا کار میکرده رو معرفی کنه ولی تنها شرطش اینه که با مامور FBI تازه وارد Liz Keen همکاری میکنه...