متروپوليسي به نام سنترال سيتي. پليسي به نام «دني کولت» (ماچت) که به طرز وحشيانه اي به قتل رسيده به زندگي باز مي گردد و در هيأت قهرمان نقابداري معروف به «شبح» به مبارزه با خلافکاران مي پردازد. هدف اصلي شبح، «اکتاپوستي» (جکسن) است که قصد دارد کنترل شهر را به دست گيرد...
یک دانش آموز دبیرستانی تصمیم دارد اولین نفری باشد که در سال "کارهای کثیف" را انجام می دهد.سلسله کارهای عجیبی که باید قبل از مراسم فارغ التحصیلی انجام دهد...
«گوردی بروئر» (شوارتسنگر)، آتش نشان لس آنجلسی، پس از کشته شدن همسر و پسرش در بمب گذاری مقابل دفتر نمایندگی کلمبیا، وارد عمل می شود تا به سبک خودش، انتقام بگیرد و …....
یک سرباز درونگرا به نام جیمز دان که در حال اعدام است، توسط یک افسر نظامی مخفی برای عضویت در یک تیم عملیات مخفی استخدام میشود. اما بعد از اینکه توسط تیم و افسر خود به عنوان قاتل همسر رئیس جمهور متهم میشود، باید برای نجات جان خود و رسیدگی به عدالت تلاش کند....
یک بازیکن حرفه ای گلف که در قسمت رانندگی زمینهای گلف کار می کند برای بدتس آوردن قلب دوست دختر رقیب موفقش،تلاش می کند به مسابقات اوپن آمریکا وارد شود...
«جرج» (تراولتا)، يک مکانيک معمولي آمريکايي با هوش و دانشي متوسط است که در شب سي و هفتمين سالگرد تولدش، بر اثر رعد و برق توانايي و نيرويي عجيب به دست مي آورد. او حالا مي تواند پيچيده ترين مسايل رياضي را حل کند و دستانش نيز داراي قدرت يک آهن ربایی شده اند...
پس از درگيري نظامي روسيه درچچن، فرماندهي پايگاه هاي موشک هاي اتمي اين کشور به فرمانده اي داراي تمايلات ملي افراطي واگذار مي شود. به «ناخدا رمزي»، فرمانده ي زيردريايي اتمي امريکايي «USS آلاباما» دستور داده مي شود که عازم منطقه شود اما تا زمان دريافت دستورات جديد از مرکز فرماندهي، از هر اقدامي خوداري کند. در آن جا، يک زيردريايي ناشناس اژدري به سوي «USS آلاباما» شليک مي کند. «رمزي» نيز تصميم به مقابله مي گيرد...
هاوارد هوگز شروع به ساختن موشکی استثنایی می کند. او با اختراع این موشک ما فوق تصور تبدیل به یک ابر قهرمان می شود. او برای پرواز دادن این موشک کارهای بسیاری انجام داده اما در عوض تلاشش به ثمر نشسته است...
آيووا. «ري کينسلا» (کاستنر) هم راه همسرش، «آني» (مديگان) و دخترشان، «کارين» (هافمان) در مزرعه ي خود زندگي آرامي دارد. تا اين که صدايي از غيب به او مي گويد که اگر در وسط مزرعه اش يک زمين بيس بال بسازد، قهرمان افسانه اي، «جو جکسن بي کفش» (ليوتا)، از دنياي مردگان مي آيد و در آن جا بار ديگر بازي مي کند...
Heroes داستان یک سری از افراد را روایت می کند که فکر می کردند مثل بقیه ی مردم هستند تا زمانی که با تواناییهای شگفت انگیزشان از خواب بیدار شدند. مثل : تله پاتی , سفر زمان و پرواز کردن. این افراد به سرعت پی می برند که در جلوگیری از یک فاجعه و نجات نسل بشر نقش مهمی را بازی می کنند و همگی به نوعی تلاش خود را برای نجات دادن دنیا آغاز میکنند...