«جين کريگ» (هانتر) و «آرون آلتمن» (بروکس) با هم در يک شبکه ي تلويزيوني در واشينگتن کار مي کنند، و «تام گرانيک» (هرت) نيز به عنوان مجري در همان شبکه استخدام مي شود. «جين» ميان اظهار علاقه و دل خوري نسبت به «تام» مردد است و سرانجام، خودش باعث آشنايي «تام» و گزارشگري به نام «جنيفر مک» (چايلز) مي شود. از طرف ديگر «آرون» که به «جين» علاقه مند است، موفقيتي در کار حرفه اي اش کسب نمي کند....
«روي هابز» (ردفورد)، ستاره ي جوان بيس بال، راه هاي موفقيت را يکي پس از ديگري طي مي کند، اما زماني که زني به نام «هاري يت» (هرشي) به او در اتاق هتلي سوء قصد مي کند، رؤياهايش ناکام مي ماند. پانزده سال مي گذرد و «روي» بار ديگر آفتابي مي شود و به باشگاه «شواليه هاي نيويورک» مي پيوندد.
نازیها مجبور میشوند برای کمک به یک مورخ یهودی برای مبارزه با دیو باستانی که سهواً از زندانش آزاد کردهاند، مراجعه کنند. دوستانی که به آنها کمک میکنند تعیین می کنند که آیا آماده هستند تا یک عمر به یکدیگر تعهد بدهند یا خیر...
در دهه 1960 امریکا ، یک دانشجوی سیاه پوست ، مجاز به پذیرش در یک آکادمی نظامی به ظاهر معتبر ، می شود، که باعث رگبار فساد در سیستم می شود که دانشجوی دیگری مایل است آن را افشا کند...
مردی کاملاً بی گناه، مایکل جردون، زمانی که دختری که بستهای مرموز را حمل میکند، با او سوار تاکسی میشود، وارد شبکهای از اسرار دولتی میشود. هنگامی که او بعداً به قتل می رسد، مایکل مظنون اصلی می شود و فرار می کند.