نام او کارل همیلتون از یک خانواده نجیب سوئدی است - آموزش دیده توسط سیا و یک SEAL ارتش. هنگامی که گروهی از تروریست های مستقر در سوئد تهدید می کنند که نقشه های شیطانی خود را آغاز می کنند - Coq Rouge Carl Hamilton فعال می شود...
فیفی با گنجی که پدرش به او داده بود به ویلای Drôlederepos بازگشته است. او با تامی و آنیکا آشنا می شود و آنها مانع از گرفتن طلای دزدان کارل رقصنده و بلوم می شوند...
وا (اولمان) و “یان” (فون سیدو) “رزنبرگ” ویولننوازان سابق اکنون در جزیرهای مزرعهداری میکنند، در حالی که سایه تهدیدگر جنگ به آنان نزدیک میشود. هنگامی که چتربازان دشمن نزدیک محل سکونت آنان فرود میآیند، ناخواسته تن به شرکت در یک گفتگو با مهاجمان میدهند که متعاقباً از تلویزیون دشمن پخش میشود. مقامات محلی آنان را همراه گروهی دیگر به جرم خیانت احضار میکنند …
بچه های جزیره ی سالت کرکن برای ملاقات با یکی از فامیل هایشان، با استفاده از یک کشتی مسافربری عمومی به دیدار او بروند اما بعد از رسیدن به مقصد متوجه می شوند که او به بیمارستان رفته است. آن ها تصمیم می گیرند برای بازگشت از قایق پارویی استفاده کنند اما در مسیرشان، پارو هایشان را از دست می دهد و مجبور می شوند در یک جزیره ی متروکه پناه بگیرند. اسکرالان چهار ساله پیش از همه متوجه می شود که دو قاچاقچی در این جزیره مخفی شده اند و...
مارکوس بانکدار عاشق میج رقصنده باله جوانی می شود که در اپرا کار می کند. برای ملاقات با او، او در آنجا کار می کند، اما ماج عاشق اسوالد برگ، ستاره بزرگ اپرا است...
"هری لاند" نوجوان نوزده ساله با "مونیکا" هجده ساله،دختری بی پروا و سرکش آشنا شده و عاشق یکدگیر می شوند.آنها خانواده و کار خود را در شهر کوچک خود رها کرده و به وسیله قایق پدر "هری" به جزیره ای دور افتاده رفته و تابستان را در آنجا سپری می کنند...
یک زوج نیازمند با مشکلات زناشویی، از سفر خود به ایتالیا بازگشته و وارد استکهلم می شوند.در همین حین، یک زن بیوه در مقابل اغواگری دو شخص مقاومت می کند و...
"بریت" زنی جوان با مشکلات بسیار است.او قصد خودکشی داشته و افسرده است.از آنجایی که برایش غیرممکن است با مادرش زندگی کند،بیشتر سالها را در موسسات مختلف می گذراند.اکنون او شغلی در یکی از کارخانجات با شرایطی بدست آورده که می تواند دوباره با مادر خود زندگی کند.اما رابطه آنها بسیار پرتنش است و...
یک پیانیست موفق بر اثر حادثه ای بینایی خود را از دست می دهد.او به خانه عمه خود بازگشته و از طرف خواهر خود تحت حمایت قرار می گیرد. اما وقتی خواهرش به قصد دانشگاه او را ترک می کند، خدمتکار جوان خانه از او مراقبت کرده و عاشقش می شود و...