«ماکس کيدي» (دنيرو) چهارده سال پيش به خاطر آزار و اذيت دختري شانزده ساله به زندان افتاده است. او پس از آزادي، براي انتقام سراغ «سام بودن» (نولتي)، وکيل دادگستري، مي رود...
بعد اینکه یک گروهک انقلابی به یک مرکز فرماندهی خلافکاران حمله می کنند و مقداری هروئین به ارزش 5 میلیون دلار رو برای جلوگیری از پخش شدنش به سرقت میبرن و .....
«ستوان ورجیل تیبز» (پواتیه) از اراده پلیس سن فرانسیسکو، عازم بازگشت به خانه، نزد همسرش، «والری» (مکنر) و دو فرزندش است که تلفنی خبر قتل دختری را به او میدهند و این که «پدر لوگان شارپ» (لندا) - یک کشیش محلی و از مبارزان حقوق اقلیتها - هنگام خروج از خانه دختر دیده شده است. در بازجوئی، «شارپ» میگوید که از آپارتمان بازدید کرده تنها به این دلیل که دخترک از مریدانش بوده است. «تیبز» و همکارش، «کِنِر» (شاینر) در تحقیقات بعدی، به مظنونان دیگری میرسند که....…
در قرن نهم انگلستان، آلفرد راه خود را برای رسیدن به مقام کشیشی رها میکند تا با مهاجمان دانمارکی بجنگد و مسیحیان انگلیسی را به پیروزی برساند. اگرچه موفق میشود، اما بین فداکاری مذهبی و شهوت جنگجویی دست و پنجه نرم میکند.
دهه ي 1860. سرخ پوستان قبيله ي شاين از قلمروشان در يلوستون به قرارگاهي 1500 مايل دورتر در اوکلاهما منتقل شده اند. آنان که از انتظار براي رسيدن کمک هاي دولت فدرال به ستوه آمده اند و با بيماري و سوء تغذيه دست به گريبانند، تصميم مي گيرند راهي زادگاه خويش شوند...
"ماكس كيدی"، بيمار روانى، پس از شش سال حبس به جرم هتك حرمت و ضرب و شتم، آزاد مىشود. او در فكر انتقام از "سام بودن"، وكيل محترمى است كه در دادگاه عليه او شهادت داده بود ...
در زمان جنگ کره، وقتی مذاکره کنندگان تلاش می کردند دو طرف جنگ را پای میز مذاکره کشانده و آن را تمام کنند،"سروان جو کلمنس" دستور پیدا می کند یک حمله بزرگ را ترتیب ببیند.این حمله برای سربازانی که می دانند مذاکرات در جریان بوده و ممکن است به زودی جنگ تمام شود بسیار سخت است...
پس از اینکه "ویکتور اسکات" داداستان جاه طلب به اشتباه مردی بیگناه را پای صندلی الکتریکی می فرستد، از کار خود استعفا داده، به مشروبات الکلی روی می آورد و وارد دنیای تبهکاران می شود...
انقلاب مکزیک، سال ۱۸۶۶. “بنجامین ترین” (کوپر)، سرگرد سابق ارتش جنوب، و “جو ارین” (لنکستر)، یک یاغی همیشه خندان، از آمریکا به مکزیک میروند تا برای هر کسی که بیشتر پول بدهد، بجنگند وسترنی هیجان انگیز و چند لایه ای که نمونه ای برای فیلمنامه نویسی کلاسیک در تاریخ سینما نیز به شمار می آید.وجه جذاب روایتی اثر در کنار بازی زوج کوپر و لنکستر برجسته تر مینماید. فیلم را کمپانی فیلمسازی خود لنکستر با بودجه ۷/۱ میلیون دلاری تهیه میکند و در نخستین نمایش جهانی بیش از ۱۱ میلیون دلار فروش میکند. آلدریچ، استاد خشونت در سینمای آن دوره، اینجا به اندازه کافی قابلیتهای خود را نشان میدهد
فیلم "جنوب سنت لوئیس" داستان دوستی سه گلهدار را روایت میکند که در تگزاس زندگی میکنند و مزرعهشان توسط گروه یاغیان کاترل، فرمانده ارتش اتحادیه، ویران میشود.