زئير، سال 1967. در يک اردوگاه سربازان مزدور، يک بيماري عفوني مرموز توجه مقامات بهداري ارتش امريکا را جلب مي کند و دکتر «سام دانيلز» مأمور بررسي مي شود...
تبهکاري به نام کوآلن (ليتگو) و هم دستانش، هواپيمايي حامل ميليون ها دلار اسکناس را مي ربايند و محموله ي گرانبها را به هواپيماي ديگري منتقل مي کنند. اما هواپيماي دوم آسيب مي بيند و با چمدان هاي حامل اسکناس ها در کوهستان راکي سقوط مي کند. گيب واکر (استالون) و دوستش، هال تاکر (روکر) از گروه نجات کوهنوردان پيام کمک تبهکاران را دريافت مي کنند و به کمکشان مي شتابند اما تبهکاران آن دو را گروگان مي گيرند تا چمدان ها را به دست بياورند…
به زودی پس از بازگشت از ماه عسل ، "جان" و "مارگارت هایکس" شگفتی زندگی خود را دریافت می کنند . "مارگارت" در 53 سالگی ، بر خلاف میل همسرش باردار است و تصمیم بر نگهداری فرزند خود دارد ...
"جوئی" و "روزالین" در یک پیتزا فروشی کار می کنند.او فکر می کند "جوئی" همه وقت خود را برای راحتی آنها کار می کند اما وقتی متوجه می شود چندین سال است که به او خیانت می کند دنیایش به هم می ریزد.با توجه به کاتولیک بودنش طلاق ناممکن است به همین دلیل با همراهی مادر و بهترین دوستش تصمیم می گیرند او را به قتل برسانند...
داستانِ این سریال مربوط به پزشک زنی با نام مایکلا کوئین است که نقش آن را جین سیمور بازی میکند. مایکلا پس از گرفتن تحصیلات پزشکی در بوستون به دهکدهای در کلورادو میرود و در آنجا به معالجه بیماران میپردازد در همین حین با خانوادهای صمیمی میشود پس از مدتی مادر آن خانواده بر اثر بیماری در معرض مرگ قرار میگیرد و در اواخر عمرش سه فرزندش را به مایکلا می سپارد تا از آنها مراقبت کند.
دو پلیس کاملا متفاوت، یکی با ضریب هوشی بالا اما قدرت بدنی ضعیف و دیگر با قدرت بالا اما کودن و احمق، به عنوان پلیس مخفی به دبیرستانی اعزام می شوند و ...