دو هنرمند یک دختر مغازه را زیر بال خود می گیرند ، اما هنگامی که او شروع به دنبال کردن یک ریاضیدان می کند ، مشکلاتی ایجاد می شود که باعث می شود برنامه ازدواج برای پول آنها مختل شود...
"جیتر لستر" بی دست و پا و خانواده اش در مردابی روستایی، جائی که اجدادش روزگاری کشاورزان ثروتمندی بودند زندگی می کند.اما وقتی بانک تصمیم می گیرد زمین آنها را تصاحب کند، زندگیشان به خطر می افتد و...
در یک ماموریتی دینی در چین، "پدر اوشی" که مدت زیادی است منتظر مانده ثابت می کند مردی قوی بوده اما بطور نگران کننده ای به پرستار ماموریت "آنه" علاقه مند می شود...
در سلسله هجدهم مصر،"سینوهه" یتیمی فقیر به همراه دوستش "هورم هوب" تبدیل به پزشکی باهوش می شود که به فرعون جدید خدمت می کند.پیروزیها و شکستهای "سینوهه" بر خلاف اتفاقات سلسله هجدم به وقوع می پیوندند و...
"هری فابین" مردی لندنی با نقشه هایی جاه طلبانه است که هیچگاه به نتیجه نرسیده است، اما وقتی در باشگاه کشتی که توسط پسرش "کریستو" اداره می شود با "گریگریوس" کشتی گیر مشهور بین المللی برخورد می کند، نقشه های در سر می پروراند که بلیت رسیدن به ثروت برای اوست...
زنی که از جنون سرقت رنج می برد، در اقدامی برای بهبود وضعیتش هیپنوتیزم می شود. پس از مدت کوتاهی او خود را در صحنه یک جنایت پیدا کرده، در حالیکه هیچ حافظه ای نداشته و راهی برای اثبات بیگناهی اش پیدا نمی کند...
وقتی یک وارث ثروتمند متوجه میشود مرد جوان خوشرویی که در سان ولی با او آشنا شده، در واقع یک خبرنگار تحقیقی است، با ادعای دروغین ازدواج با او، به حرفه این خبرنگار پایان میدهد.
داستان ایگور گوزنکو، کارمند سایفر اتحاد جماهیر شوروی، که در سال 1943 به سفارت شوروی در اتاوا، کانادا فرستاده شد و در سال 1945 فرار کرد تا گستره فعالیت های جاسوسی شوروی علیه کانادا را فاش کند.
مرد ماجراجویی برای شناخت خود خانه را ترک کرده و در این میان نامزد ثروتمند خود را از دست می دهد.اما پس از ده سال که باز می گردد تمام تلاش خود را می کند تا او را بدست آورد حتی با وجود اینکه او ازدواج کرده است...
رمان نویس “رچارد هارلند” در قطار نیومکزیکو با “الن برنت” آشنا می شود.آن دو عاشق یکدیگر شده و پس از مدتی با هم ازدواج می کنند اما عشق وسواس گونه “الن” نسبت به “ریچارد” زندگی آنها و همه اطرافیانشان را تهدید می کند…
"هنری ون کلیو" وارد بخش پذیرش جهنم می شود تا توسط ارباب خود (شیطان) مورد استقبال قرار بگیرد. او درخواست پذیرفته شدن می کند اما تردیدهایی در مورد صلاحیتش وجود دارد. به همین دلیل برای اثبات شایستگی اش او داستان زندگی اش را تعریف می کند...