داستانی حماسی از عشق، خیانت، حسادت، دزدی، قتل و ... که در زمان تاج گذاری شاه چارلز دوم اتفاق میفتد. دختری جوان به نام "پانتیا" عاشق مردی خوشتیپ شده که پانتیا را از دست شوهر بی رحمش نجات داده و او را در یک دوئل منصفانه به قتل میرساند .
پسری که در اندازه یک عروسک کوچک متولد شده، توسط یک آزمایشگاه ژنتیک ربوده شده و مجبور می شود راهی برای بازگشت نزد پدرش پیدا کند. "تام" با موجودات عجیبی برخورد کرده و در نهایت هم نوعان خود را پیدا می کند...
یک مامور تحقیق بیمه با یکی از دوست دختر های سابقش روبرو می شود. او اکنون ازدواج کرده است اما هنوز هم به همان اندازه زیباست. چندی بعد این مامور بیمه درگیر باج گیری، آتش افروزی و قتل می گردد...
یک زن و شوهر جوان یک سینمای قدیمی پر از بدهی را به ارث می برند که به آن «گودال کک» می گویند، و سه شهروند سالخورده عجیب و غریب که در آنجا کار می کنند...
در سال 1456، چارلز هفتم، پادشاه فرانسه، داستانی را به یاد می آورد که چگونه با دختر دهقانی هفده ساله ژان آرک آشنا شد، فرماندهی ارتش فرانسه را به او سپرد و در نهایت او را در آتش سوزاند.
« دكتر بن مكنا » ( استوارت ) و همسرش ، « جو » ( دى ) كه همراه پسر كوچكشان براى گذراندن تعطيلات به مراكش رفتهاند ، شاهد قتل يك مأمور مخفى فرانسوى مىشوند كه پيش از مرگش به « بن » مىگويد جاسوسان مىخواهند يك سياستمدار خارجى را در آلبرت هال بكشند . جاسوسان براى ساكت نگه داشتن آنان پسرشان را مىربايند و زن و شوهر در تعقيبشان به لندن مىروند .
دوره ى ملکه ویکتوریا . « رالبف نیکلبى » ( هاردویک ) ، مرد خبیثى است که سرپرست برادرزاده اش ، « نیکلاس » ( باند ) را به عهده دارد . « نیکلاس » که در مدرسه اى به کار واداشته شده ، همراه با دوستش ، « اسمایک » ( وودز ) مىگریزد و به یک گروه تیاترى سیار مىپیوندد .
"پيپ"، در كودكى با"استلا" و "خانم هاويشام" ، قيم ثروتمند او آشنا مىشود . روزى " پيپ " به يك محكوم فرارى ( كورى ) كمك مىكند و سالها بعد ، در جوانى ( ميلز ) ، ثروتى از يك ناشناس به او مىرسد و ...