دنیای سندو زمانی که دوستپسرش ناپدید میشود، فرو میریزد. او که در یک آسایشگاه روانی زندانی شده است، باید با نیروهای شیطانی که او را به سمت جنون میکشانند روبرو شود و با حقیقت وحشتناک گذشته خودش مواجه گردد تا بتواند فرار کند و واقعیت را کشف کند.
یک مرد با از دست دادن شغلش، در آستانه نابودی مالی قرار میگیرد. او از روی ناامیدی به تجارت غیرقانونی اسلحه روی میآورد و با عمیقتر شدن در این مسیر، به یکی از بدنامترین قاچاقچیان اسلحه در جنوب هند تبدیل میشود.
مرگ های مرموز در یک روستا به دلیل اعمال غیبی یک فرد ناشناس رخ می دهد. تمام شهر را ترس فرا می گیرد و مشکلات همچنان ادامه دارد و آنها به دنبال مسئول آن می گردند...
سال 2009، دهرانی یک جوان روفی است که برای امرار معاش زغال سنگ می دزد و با مادربزرگش در ویرلاپالی زندگی می کند. او بیشتر وقت خود را با بهترین دوستانش سیدهام "سوری" سوریم و ونلا می گذراند. دارانی از دوران کودکی ونلا را دوست داشته ، اما بعداً متوجه می شود که سوری و ونلا عاشق یکدیگر هستند، جایی که او عشق خود را قربانی می کند و تصمیم می گیرد که ...
پسری از اهالی یک روستای ماهیگیری، دلباختهی دختر کدخدا میشود. اما پدر دختر، که مردی متعصب و پایبند به سنتهای قدیمی است، با این عشق به شدت مخالفت میکند.
یک جوان جویای نام به دنبال قولی که به مادرش داده بود برای سر و سامان دادن به وضعیت آشفته دولت بعد از فراغت تحصیلی به زادگاهش یعنی هندوستان باز می گردد.
بالا راجو ، خان روستایشان است که با همسر زیبایش زندگی میکند و دارای دو پسر به نام های چاندراسکر رائو و بنگاری و دو دختر است . او به چاندراسکر کمک می کند که دکتر شده و یک درمانگاه محلی بسازد ...