بر اساس کتاب "خرگوش مخملی" اثر مارجری ویلیامز ، داستان پسری به نام ویلیام که برای کریسمس یک خرگوش مخملی جدید دریافت می کند. خرگوش مخملی خیلی زود به بهترین دوست ویلیام تبدیل می شود و با هم دنیایی از جادو را کشف می کنند. عشق بی قید و شرط ویلیام به خرگوش مخملی باعث می شود که خرگوش به یک خرگوش واقعی تبدیل شود...
یک سرایدار 50 ساله برای مراقبت از یک دختر 10 ساله استخدام می شود ، مهمترین وظیفه او نگهداری از دندان مصنوعی است که از یخ ساخته شده و باید چندین بار در روز تعویض شود اما ...
استادی باهوش و شکاک به نام فیلیپ گودمن، زمانیکه به اشتباه پرونده هایی قدیمی را که درباره سه حادثه نامفهوم تسخیر ارواح هستند، پیدا می کند، وارد ماجرایی ترسناک می شود.
شوی عجیب و غریب" روایتگر داستان نوجوانی باهوش و بی اعتماد به نفس به نام "بیلی بلوم" را دنبال می کند که در مدرسه بقیه بچه ها او را اذیت و مسخره می کند. با همه ی این مشکلات بیلی تصمیم می گیرد تا هر طور شده عنوان ملکه مدرسه را از آن خود کند و به موفقیت برسد ولی...
خداحافظ کریستوفر رابین ، فیلمی بیوگرافی به کارگردانی سایمون کرتیس هست. تمرکز فیلم روی جوانی کریستوفر میلن خواهد بود ، اما در درجه اول به زندگی پدرش ای...
فیلم در مورد یک نابغه ی نوجوان بریتانیایی می باشد که به تیم ملی انگلیس برای مسابقات بین المللی ریاضیات دعوت می شود و می بایست اعتماد به نفس خود را دوباره کسب کند و دوستان جدیدی پیدا کند …...
9 مترجم , که برای ترجمه کتاب هایی نهایی استخدام می شوند و در یک خوابگاه لوکس محبوس می شوند. وقتی ده صفحه اول یک دستنوشته به صورت آنلاین انتشار داده میشوند , شغل آنها تبدیل به یک کابوس می شود و…
«هلن» و «مارگارت اشلگل» با برادرشان، «تيبي» با خانواده ي «ويلکاکس» آشنا مي شوند. «خانم ويلکاکس» با «مارگارت» طرح دوستي مي ريزد و هنگام مرگ وصيت مي کند که ملک روستايي «هواردز اند» به «مارگارت» برسد. اما «هنري ويلکاکس» و بچه هايش وصيت نامه را از بين مي برند و پس از چندي «هنري» به «مارگارت» پيشنهاد ازدواج مي دهد...
وقتی یک سفینه فضایی مرموز روی زمین سقوط میکند، یک زن جوان و گروهی از سربازان تاکتیکی به کشفی سرنوشتساز میرسند که آنها را رو در رو با بزرگترین تهدید سیاره زمین قرار میدهد.
“جیمز” ۱۷ ساله مطمئن است که بیماری روانی دارد. “آلیسا” نیز ۱۷ ساله، دختری باحال و دمدمی و تازه وارد در مدرسه است. آنها با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و آلیسا، جیمز را تشویق می کند تا سفری را شروع کند و دنبال پدر واقعیش بگردد…