پس از مرگ همسرش، سرآشپز حرفه ای چنگ با پسر خردسالش به روستایی دورافتاده در فنلاند سفر می کند تا با یک دوست قدیمی فنلاندی که زمانی در شانگهای ملاقات کرده بود، ارتباط برقرار کند.
داستان دختر هفت ساله ای به نام پونی که از مدرسه رفتن متنفر است. او با پیجونبُی، پسری پرحرف و باهوش، دوست می شود. پیجونبُی به پونی کمک می کند تا بر ترس از مدرسه غلبه کند و با مشکلات زندگی کنار بیاید...
پدر بعد از اینکه مادر تصمیم میگیرد مادر شدن چیزی نیست، با یک نوزاد تنها میماند. پدر مجرد سعی می کند به تنهایی در «دنیای زنانه» زنده بماند و نوزاد و خودش را زنده نگه دارد.
کارآگاه جرایم مواد مخدر اسکاری مورد حسادت همکارانش است. ارتباط او با دنیای اموات و مخبران بی رقیب است. چیزی که آنها نمی دانند این است که مادر فرزند او، کریستا، یک معتاد به مواد مخدر است که در آن دنیا زندگی می کند. و اکنون او به زندگی او بازگشته است، زندگی خانگی او را از یک سو متزلزل می کند، و ارتباطات جدیدی را برای سرکوب افزایش واردات دارو ارائه می دهد. اگر فقط او شرکت کند
این فیلم چهار داستان مجزا اما مرتبط از زندگی در فنلاند را روایت میکند. از یک هنرمند درامز و گروه موتورسواری جوان گرفته تا یک خبرنگار مشهور و یک کارگردان فیلم علمی تخیلی، هرکدام داستانی منحصر به فرد دارند که در نهایت به هم گره میخورند