در کلوپ شبانه غیرقانونی مادام زنوبیا، زمانی که استیو جکسون و واردل فرانکلین کیف پول آنها حاوی یک بلیط بخت آزمایی برنده را دزدیدند، آنها تصمیم گرفتند آن را پس بگیرند....
بعد اینکه یک گروهک انقلابی به یک مرکز فرماندهی خلافکاران حمله می کنند و مقداری هروئین به ارزش 5 میلیون دلار رو برای جلوگیری از پخش شدنش به سرقت میبرن و .....
باک و واعظ ماموریتی را بر عهده می گیرند تا از منطقه خطرناکی که در کمین قانون شکنان است، گذرگاهی امن برای بردگان آفریقایی-آمریکایی آزاد شده فراهم کنند...
«ستوان ورجیل تیبز» (پواتیه) از اراده پلیس سن فرانسیسکو، عازم بازگشت به خانه، نزد همسرش، «والری» (مکنر) و دو فرزندش است که تلفنی خبر قتل دختری را به او میدهند و این که «پدر لوگان شارپ» (لندا) - یک کشیش محلی و از مبارزان حقوق اقلیتها - هنگام خروج از خانه دختر دیده شده است. در بازجوئی، «شارپ» میگوید که از آپارتمان بازدید کرده تنها به این دلیل که دخترک از مریدانش بوده است. «تیبز» و همکارش، «کِنِر» (شاینر) در تحقیقات بعدی، به مظنونان دیگری میرسند که....…
هشت جوان از اوهایو که رقصنده هستند ، برای شرکت در یک مسابقه بزرگ استعدادیابی به شهر نیویورک می آیند. اما ، وقتی به آنجا می رسند ، می فهمند که باید مدتی صبر کنند ...
»مت دريتن« (تريسي)، ناشر روزنامه ي آزادي خواه و همسرش »کريستينا« (هپبرن)، صاحب يک گالري هنري، از شهرندان سرشناس سن فرانسيسکو هستند. روزي دخترشان »جويي« (هاوتن) به همراه »جان پرنتيس« (پواتيه) پزشک سياه پوست از تعطيلاتش در هاوايي باز مي گردد. آن ها 10 روز است که با هم آشنا شده اند و حالا قصد ازدواج دارند...
اسپارتا، ميسي سيپي. در شبي گرم، »سام وود« (اوتس)، پليس گشتي، جنازه ي کارخانه داري اهل شمال را مي يابد و سپس در ايستگاه قطار به مرد سياه پوستي مظنون مي شود و او را دستگير مي کند. خيلي زود معلوم مي شود که مرد، »ورجيل تيبز« (پواتيه) خود پليس جنايي و از اهالي فيلادلفيا است. اما »بيل گيلسپي« (استايگر) رئيس پليس جديد شهر مايل نيست که »تيبز« در اين ماجرا دخالت بکند.
آلن یک دانشجو در مرکز پاسخگویی به تماس های بحرانی است که تماسی از یک زن در حال خودکشی دریافت میکند. آلن سعی میکند با بیرون کشیدن اطلاعات از او و سرگرم کردنش او را از خودکشی منصرف کند...
افسانه ای درباره یک زنگ بزرگ که از طلای خالص است و توسط راهبان ساخته شده .این داستان در بازار توسط وایکینگی به نام "رولف" تعریف می شود و ماجرا به گوش فروانروای مسلمان "علی مانوش" که علاقه بسیاری به پیدا کردن زنگ دارد میرسد. اما "رولف" ادعا می کند جای زنگ را نمی داند و به زادگاه خود می گریزد...
داستان زنبق صحرا حکایت کارگری همه فن حریف است که در آریزونا به استخدام چند راهبه در می آید تا سقف ساختمانشان را تعمیر کند. راهبه ها درست زبان انگلیسی نمی دانند، و بعد از انجام کار در می یابد که از بابت آن پولی دریافت نخواهد کرد , . . .
"رام بوون" و "ادی کوک" دو آهنگساز موسیقی جاز هستند که در پاریس زندگی می کنند،جائی که برخلاف آمریکا آهنگسازان جاز مورد حمایت بوده و نژادپرستی جرم محسوب نمی شود.وقتی آنها با دو دختر آمریکایی که برای تعطیلات به پاریس آمده اند آشنا شده و عاشقشان می شوند،مجبور می شوند تصمیم بگیرند می خواهند به آمریکا بازگردند یا نه...
"والتر لی یانگر" مردی جوان است که با جایگاهش در زندگی دست و پنجه نرم می کند.او که در آپارتمان کوچک خود به همراه همسر،پسر،خواهر و مادرش زندگی می کند احساس زندانی بودن می کند.این وضعیت ادامه دارد تا اینکه ثروتی بزرگ به آنها می رسد و...
متهمان "جان جکسون" و "نوا کالن" از یکدیگر متنفر هستند. پس از اینکه اتومبیل زندان دچار سانحه می شود، آنها فرار می کنند. در حالیکه به یکدیگر بسته شده اند آنها باید به یکدیگر کنار بیایند. وقتی خود را آزاد می کنند دشمنیشان تبدیل به دوستی و احترام می شود...
مانتا استار یک مهروی جنوبی است که با ناز و نعمت پیش از جنگ داخلی در جنوب آمریکا بزرگ شده، اما پس از مرگ پدرش زمانی که متوجه میشود مادرش سیاهپوست بوده است، دنیایش نابود می شود ...