دختری به نام سو آ بدون ان که چیزی بداند به یک بیمارستان روانی برده شده و در آن جا بستری شده است و هر روز داروهای محتلفی به او تزریق می شود . او تصمیم می گیرد تا همه وقایعی که در این زندان اتفاق می افتد را به گوش جهانیان برساند . برای همین نامه ای به یک وکیل می نویسد و …
مردی که زمانی یک خبرنگار مشهور بوده است، کارش را از دست داده و در یک برنامه رادیویی مشغول به کار می شود. در حین یکی از برنامه های رادیویی اش، یک تماس از فردی دریافت می کند که قصد دارد بزرگترین پل شهر را منفجر کند...
فیلم مبتنی بر وقایعی است که در مدرسهٔ ناشنوایان گوانگجو اینهوا اتفاق افتاد؛ جایی که دانشآموزان جوان ناشنوا توسط اعضای هیئت علمی به صورت مکرر تحت آزار جنسی قرار میگرفتند. این آزارها در یک دورهٔ پنج ساله و و در دههٔ ۲۰۰۰ اتفاق افتاد...
سوهیون از نیروهای بسیار ورزیده ی پلیس هست که نامزد باردارش بدست یک قاتل سریالی به طرز فجیعی کشته شده. اکنون سوهیون در پی یافتن این قاتل و انتقام گیری است...
در ابتدا انسان ها و هیولاها بطور مسالمت آمیزی کنار هم زندگی می کردند و دیو ها در زندانی تاریک زندانی شده بودند . سالیان سال " خدای جنگ " بر فلوت خود می نواخت و از خروج دیوها جلوگیری می کرد. درب های زندان باید در سه هزارمین روز باز می شدند ولی اشتباه سه الهه همه چیز را بهم ریخت و شیطان درون دیوان بیدار شد و آنان فلوت را بدست آوردند. الهه ها محکوم به جبران اشتباه خویش بودند. تنها جادوگری جوان می توانست کمکشان باشد. " ووچی " جادوگری لات و حقه باز .....
تقدیر یونگ جون و مین هو باعث میشود که آنها یک سری اتفاقات مرتبط با یک تجارت بزرگ مواد مخدر را دنبال کنند که این اتفاقات به پدر و پسر فرصتی میدهد تا بعد از مدتها صمیمیتشان را دوباره به دست آورند.
این فیلم ماجرای شمشیرباز هایی را روایت میکند که هرکدام به دلایلی با یکدیگر ملاقات میکنند ، ته یول (Jang Hyuk) که یکی از بهترین شمشیرزن های حرفه ای دوره چوسان است ، بعداز ، از دست دادن یکی از چشم هایش ، خود را از این حرفه دور کرده و سعی میکند که زندگی عادی را در پیش بگیرد ، اما همه چیز بعد از ناپدیدشدن دخترش تغییر میکند و او برای یافتن دخترش از مخفی گاهش بیرون آمده و دوباره شمشیرش را بدست میگیرد…
در آینده ای دور کره شمالی و کره جنوبی موافقت کرده اند که دولتی مشترک تشکیل دهند و در حال آماده سازی مقدمات آن هستند اما مخالفان این طرح تصمیم دارند با تمام قدرت ایستادگی کنند و...
با Hae-Yong، زنی با ذهنی تیزبین برای اعداد و تحمل صفر در برابر ضرر در هر شکل یا شکلی آشنا شوید. وارد جی اوک شوید، کارمند خوشقلب فروشگاه رفاه محله، که به هر قیمتی از مشکل جلوگیری میکند. هه یونگ به طور غیرمنتظره ای جی اوک را با پیشنهادی غیرقابل مقاومت و شگفت انگیز به چالش می کشد و اتفاقات کمدی و لحظات دلچسبی در پی خواهد داشت. پیشنهاد جسورانه او چه می تواند باشد؟
لی دونگ شیک (Shin Ha-Kyun) که قبلا یک کاراگاه توانا و ماهر بود طی اتفاقی از زندگی پرهیجانش فاصله گرفته و در پست پلیس در یک شهر کوچک مشغول و تمام کارهای خسته کننده ایستگاه را انجام میدهد ، اما یک روز هان جو وون (Yeo Jin-Goo) که یک کارگاه نخبه است و پدرش مسیر کوتاهی برای رسیدن به سمت رییس پلیس ملی شدن دارد به همان ایستگاه منتقل شده و ریاست آنجا را به عهده میگیرد. آنها با یک قتل که مربوط به پرونده قتل های سریالی 20 سال پیش است و زندگی لی دونگ شیک را تغییر داده ، مواجه میشوند و آرامش آن شهر از بین میرود ، بنابراین تلاش میکنند تا با کمک هم این پرونده را حل کنند …
در آستانه مرگ، روح مدیر عامل و بنیانگذار یک شرکت فناوری اطلاعات در یک گوشی هوشمند گیر می کند و از یک مرد جوان کمک می گیرد تا در ازای دریافت 10 میلیارد وون، از طرف او لطف کند.
دو جونگ وو یک پلیس توانمند است که رازی مرموز در پس چهره ی بیخیال و آرام خود دارد و گونگ هی وون افسر پلیسی است که نمیگذارد چیزی مانع کار او شود آن ها به کمک کاراگاهی به نام جیمی روی پرونده ای مرموز و سریالی مربوط به 28 سال پیش تحقیق میکنند …
یون دان اوه (Kim Hye Yoon) دانش آموز هفده ساله از خانواده ثروتمندیست که از یک بیماری قلبی دائم العمر رنج برده و به زودی میمیرد. نامزد او بک کیونگ (Lee Jae Wook) است که به دان اوه علاقه ای ندارد، به همین خاطر یون دان اوه تصمیم میگیرد که عشق واقعی خود را پیدا کند. تا اینکه با شخصی آشنا میشود که هیچ نامی نداشته و دان اوه اسمش را هارو ( Ro Woon ) میگذارد. او به طور اتفاقی می فهمد که او و اطرافیانش تنها شخصیت های یک مانهوا هستند و اتفاقاتی که رخ میدهد توسط یک نویسنده نوشته میشود…