فیلم «کانت» روایتگر زندگی شیهئون (با بازی جین سون-کیو)، قهرمان مدالآور پیشین است که اکنون بهعنوان معلم تربیت بدنی دردسرآفرین شناخته میشود، و یون-وو (با بازی سونگ یو-بین)، شورشی بالفطرهای که به شکلی دلخواه و رضایتبخش با چالشهای زندگی روبرو میشود.
یک دانشآموز کلاس هشتم خودکشی میکند، اما قبل از آن نام دانشآموزانی که قربانی آنها شده است را در وصیتنامهاش ذکر میکند. والدین این دانشآموز به مدرسه فراخوانده میشوند و یک جنگ درباره وصیتنامه آغاز میشود...
فیلم در مورد مرد جوانی به نام کیم سون دال است که دارای ظاهری جذاب و استعداد و هوش بالاست . او قصد دارد تا با همکاری دو تن از دوستان خود رودخانه ای رو به فروش برساند . این تیم کلاه برداری در تمام کشور مشهور به کلاه برداری هستند . آن ها تصمیم می گیرند تا از یک انبار دخانیات بزرگ سرقت کنند و ….
وو گون (کیم کانگ وو)(مرد) مدیر سازمان استعدادیابی است و در می جین (کو وونهی)(زن) استعداد ویژه برای تبدیل شدن به ستاره را طی آمون کشف میکنه. بخاطر تلاشهای وو گون ، می جین بازیگر فیلم میشه اما با رفتن می جین ضربه بزرگی به شرکت برای جایگزینی با او میخوره. بعدها، می جین به ملاقات وو گون که الان کارت بان پارکینگ شده میره و ازش میخواد تا دوباره مدیر شرکت بشه . وو گون هم با قبول این درخواست سخت تلاش میکنه . تا اینکه پیشنهاد بازی در یه سریال تلویزیونی به می جین داده میشه . برای می جین همه چیز فوق العاده امیدوار کننده بود اما ناگهان رسوایی مشکوکی اتفاق میفته ...
همزمان با پایان جنگ کره ای ها، به اجبار دستور آتش بس داده می شود، اما خارج از خط مقدم بر روی تپه های “آیروک” جنگ بی رحمانه ای ادامه دارد. مبارزه ای که جهت کسب منطقه ی استراتژیک برای تعیین مرز جدید بین دو کره فوق العاده ارزشمند است.بعد از آن گلوله ای در جسد فرمانده ی ارتش کره ی جنوبی پیدا می شود. این گلوله که منجر به مرگ فرمانده ی سپاه شد، متعلق به خود ارتش کره ی جنوبی است...
بعد از نبرد بین نیروهای "چوسون" و "مینگ" تنها 3 سرباز از نیروهای "چوسون" توانستند جانه سالم به در ببرند ، بعد از جنگ آن ها در مسافرخانه ای پناه میبرند ، چندی نمی گذرد که این 3 سرباز به هم شک کرده و میپندارند که یکی از آن ها از نیروهای "مینگ" می باشد..
کیم وون کانگ، بازیکن سابق فوتبال، یک فروشگاه لوازم ورزشی در تیمور شرقی افتتاح می کند. هنگامی که او متوجه می شود ساکنان نمی توانند تجهیزات را بخرند، شروع به آموزش فوتبال به بچه ها می کند...
فیلم در باره ی مردی هستش که میخواد خود کشی کنه ولی چندتا روح نمیزارن این کارو بکنه و همش مانعش میشن و به خاطر همون مجبور میشه آرزو های اون چهارتا روح رو برآورده کنه …
رئیس اداره پلیس شهر سامپو، سئونگ یو، شبیهسازی سرقت از بانک را سازماندهی میکند، اما یک پلیس مجرب بیش از حد درگیر نقش بازی میشود که در آن شبیهسازی آنطور که او پیشبینی کرده بود پیش نمیرود...
چون سو-رو (کوه هیون جونگ) زنی است که با اختلالات هراس مواجه است. در گذشته، او به خواهرش وابسته بود تا به او کمک کند، اما خواهرش در حال حاضر در حال ترک کشور است و...
Grim Reaper به عنوان شخصی که بیشتر از همه قبل از مرگ دوستش دارید ظاهر می شود. در مقابل هی وان 24 ساله که اراده ای برای ادامه دادن نداشت و به عنوان یک طرد شده اجتماعی زندگی می کرد، دوست دوران کودکی او و همچنین اولین عشقش رام وو به عنوان یک دروگر گریم ظاهر می شود و به او می گوید که یک هفته دیگر خواهد مرد. هی وان و رام وو مجبور می شوند یک هفته را با هم بگذرانند. آنها در طول مدتی که با هم هستند، معنای زندگی را دوباره کشف می کنند و با آنچه واقعاً مهم است ارتباط برقرار می کنند.
در سال 2000، سو-جئونگ اولین عشق خود، "اژدهای سیاه" را در یک بازی آنلاین ملاقات کرد. اما معلوم شد که او یک فاجعه مد با تخیل نوجوانانه است، یک دانش آموز متوسطه واقعی! ده سال به سرعت جلو می رود، و رئیس جدید و جوانتر او به طرز عجیبی آشنا به نظر می رسد. آیا او میتواند همان «اژدهای سیاه» باشد که در گذشته بازیهای آنلاین خود پشت سر گذاشته است؟
این سریال در مورد مرد و زنی است که تقدیر آنها را سر راه یکدیگر قرار میدهد. چا سو هیون (سونگ هه کیو) دختر یک سیاستمداره که به تازگی طلاق گرفته و در ظاهر کم و کسری در زندگیش ندارد. او با کیم جین هیوک (پارک بوگوم) که به دنبال شغل های پاره وقته و چیز زیادی ندارد ملاقات میکند؛ آشنایی که منجر به انتخاب دست کشیدن از یک زندگی مرفه یا رها کردن یک زندگی معمولی برای در کنار هم ماندنشان میشود…
دوها، لی رین، موسوک و چول جو تیمی از نگهبانان شب هستند که از ۹ شب تا ۵ بامداد هر شب، طبق فرمان محرمانه ی پادشاه، از مردم چوسان محافظت می کنند و به حل و فصل مسائل ماوراء طبیعی می پردازند. لی رین، یک شاهزاده سلطنتی ولگرد است که عدم اعتماد به نفس خودش را همیشه مخفی می کرد، اما درد عمیقی که در اعماق قلبش بود، با سرکشی التیام می بخشید، تا اینکه یک اتفاق ناگهانی باعث شد که او توانایی دیدن موجودات ماوراء طبیعی را پیدا کند. او با استفاده از این توانایی جدید، داوطلب عضویت در تیم نگهبانان شب شد که از شب هنگام تا سپیده دم در خیابان ها گشت زنی می کردند تا از مردم چوسان در برابر ارواح شیطانی، که به دلایل مختلف در پی آزار مردم بودند، محافظت کنند. کم کم با حل موانع پیش رو با دیدن سختیهای مردم، فکر و احساسش رشد می کند و دیدگاهش نسبت به زندگی متحول می شود و با این اشتیاق جدید، با سرنوشت خود مواجه می شود…
دونگ بک (يو سونگ هو) کاراگاه جوانيست که از دوران دبيرستان ، قابليت ماورايي عجيبي به دست آورد و آن فهميدن خاطرات مردم با لمس آن ها بود ، پس با نشان دادن اين ويژگي وارد اداره پليس و به کاراگاه بخش جنايي تبديل شد و…