کریزی که مامور سابق نیروهای ویژه امریکا بوده هم اکنون به آخر خط رسیده و تنها به خاطرات قدیمی اش دلبستگی دارد . او که در مرزهای جنوبی امریکا و مکزیک سرگردان است با دوست و همکار قدیمی اش ری مواجه می شود . ری شغل تازه ای را به او پیشنهاد می کند که محافظت از دختر ده ساله ای به اسم پیتا است...
ال ماریاچی (آنتونیو باندارس) برای انتقام گیری بازگشته است . او قصد دارد ژنرال مارکوئز را که مسبب قتل همسر او و دخترشان بوده است را بقتل برساند . در همین حال فرد مشکوکی به اسم سندز (جانی دپ)که ادعا می کند مامور سازمان جاسوسی آمریکا است به ال ماریاچی پیشنهاد می دهد که برای کشتن مارکوئز به او کمک خواهد کرد . بزودی مشخص می شود که توطئه ای برای سرنگون ساختن رئیس جمهور فعلی مکزیک از سوی یکی از بزرگترین قاچاقچیان مواد مخدر به اسم باریلو که مارکوئز نیز با او همراه است ، در جریان است...
یک زن، زمانی که در زمان نامناسب در مکان نامناسب قرار میگیرد، درگیر ماجرایی میشود که بسیار فراتر از حد و توانایی اوست (یا درگیر موقعیتی بسیار دشوار میشود).
سالها پیش "جک کاتر" خانه خود در سیاتل را ترک کرد تا تبدیل به یکی از مدیران مالی مافیا در لاس وگاس شود.او برای مراسم تدفین برادرش "ریچارد" که در یک تصادف رانندگی کشته شده است بازمی گردد.اما "جک" احساس می کند برادرش به قتل رسیده است و...
«ران» (فورلانگ)، جوان بيست و يک ساله را به خاطر خرده فروشي مواد مخدر دستگير و به زندان محکوم مي کنند. «ران» سعي دارد در زندان انگشت نما نشود، ولي خيلي زود مورد توجه عده اي قلدر قرار مي گيرد. پس مي رود و از «ارل» (دافو) که زندان را ملک طلق خود مي داند، کمک مي خواهد. شرح فيلم: بوشمي، بازيگر محبوب برادران کوئن. در اين تجربه ي کارگرداني خود فيلم جمع و جور و قابل قبولي ارائه مي کند که مهم ترين امتياز آن بازي ها است. کارخانه ي حيوان سازي تمام عناصر آشناي ژانر فيلم هاي زندان را دارد.
هاوارد مجرم شرکتی جنایت کار ، یک فرار از زندان را مهندسی می کند، زیرا او و تعدادی از همبندانش در حال انتقال به یک مرکز جدید هستند. فراریان به یک مرکز خرید یورش می برند و گروهی از خریداران را (پس از کشتن تعداد بیشتری از آنها) قبل از طرح خواسته های خود گروگان می گیرند...
یک دلال سابق مواد مخدر، به هوستون آمده تا با همسرش زندگی جدیدی را بعنوان یک معمار برای خودش آغاز کند. اما زمانی که به یکی از همکاران قدیمی اش بر می خورد، همه چیز به هم میریزد و …
پس از آزادی از زندان ، بیلی قرار است به دیدار پدر و مادرش برود. این باعث می شود بیلی بازی کند ، زیرا دختری را می رباید و او را مجبور می کند که برای ملاقات به عنوان همسرش عمل کند.
جان به امید دیدار با دوست دختر سابقش، که در فیلم «9½ هفته» (1986) با او آشنا شده بود، راهی پاریس میشود. اما به جای او، با لی، دوست صمیمی سابقش، ملاقات میکند.
“جک کوئین” مامور ضد تروریستی هدف خود “استاورس” را در آخرین ماموریت خود گم می کند.او به “کلونی” گروهی از آدمکشانی که همه تصور می کنند مرده اند فرستاده می شود.او از آنجا فرار کرده و به کمک “یاز” یک دلال اسلحه به دنبال آخرین ماموریت خود می رود…
"بوچ استین" یهودی از خابانهای بروکلین است که پس از هشت سال از زندان آزاد می شود.او به سرعت مانند سابق شروع به استعمال مواد مخدر به همراه بهترین دوستش "لستر" می کند اما...
"جانی" تبهکاری است که نقشه موفق یک سرقت را به همراه دوستش "میکی" و یک زوج طرح ریزی کرده است. در خلال سرقت، زوج جوان به آن دو پشت کرده، و پس از کشته شدن "میکی"، او به زندان می افند و…
"جانی واکر" یک گاوچران و بوکسور است. او بسیار خجالتی و کمی احمق است. او عاشق "روبی" است اما نمی تواند به او بگوید. او همچنین برای بوکس مقداری پا به سن گذاشته اما تنها چیزی است که خوب انجام می دهد...
"هنری چیناسکی" مردی الکلی است که در آپارتمانی سطح پائین زندگی کرده و هر وقت بتواند کاری پیدا کند برای دیگران کار می کند.او تصمیم می گیرد احساسات و دید خود را نسبت به دنیا از طریق شعر و داستانهای کوتاه نشان دهد...