داستان درباره فردی به نام لاکس کلاین است که به ریاست سازمانی برای حفظ صلح میرسد. اما او درمییابد که اوضاع آنطور که به نظر میرسند ساده نیست و پیچیدگیهای پنهانی وجود دارد.
مارمادوک آشفته و بداخلاق با یک مربی افسانه ای سگ همکاری می کند تا ثابت کند که او اولین گریت دانمارکی است که شایسته بردن یک جام در مسابقه قهرمان وست مینستر، است....
در اواخر قرون وسطی در ایتالیا ، پسربچهای ماجراجو و خلاق به نام لئوناردو داوینچی در حال زندگی است که ماشینهای پیشرفته اختراع میکند و در کنار دوستانش زندگی شادی دارد. اما یک روز…
نیت، ویسپر و جیبانیان به گذشته سفر میکنند تا به ناتانیل و هوورنیان کمک کنند تا ساعت یو-کای را بسازند، اما نیروهای تاریک برای خنثی کردن تاریخچه ساعت توطئه میکنند...
"میکی مون" پس از مبارزه ، یک بیماری مُسری گرفته و از دیده همه گان ناپدید می شود ، "آگامون" به همراه مابقیِ دیجیمون ها نیز سعی در جلوگیری از شیوع این بیماری دارند اما...
گروه دیجیدستیند به یک شهر بازی میروند و به همگی خوش میگذرد، ولی جو با آنها نمیآید چون میخواهد برای امتحاناتش درس بخواند. یک دیجیمون مسموم دیگر، اوگرمون، به اودیبا حمله میکند. گومامون از خانه فرار میکند در حالی که میمی با گروه دیجیدستیند و همکلاسیهایش به خاطر ایدههای خودخواهانهاش روبرو میشود. آیا جو پیش از آنکه دیر شود مسئولیتهایش را قبول میکند؟
گروه دیجیدستیند به یک شهر بازی میروند و به همگی خوش میگذرد، ولی جو با آنها نمیآید چون میخواهد برای امتحاناتش درس بخواند. یک دیجیمون مسموم دیگر، اوگرمون، به اودیبا حمله میکند. گومامون از خانه فرار میکند در حالی که میمی با گروه دیجیدستیند و همکلاسیهایش به خاطر ایدههای خودخواهانهاش روبرو میشود. آیا جو پیش از آنکه دیر شود مسئولیتهایش را قبول میکند؟ . . .
در حالی که یگان W-0 در حال انجام ماموریتی است، لیلا و خدمه باقی مانده در پایگاه، خود را در محاصره نایتمرهای بریتانیایی میبینند. شین هیوگا، با هدایت ورچینگتوریکس، رهبری حمله دشمن را بر عهده دارد. او با غصب مقام استاد اعظم در شوالیههای سنت مایکل، به دنبال نابودی لیلا و یگان W-0 است.
دنیا به خرابهای تبدیل شده است. سلاح نانو میکرو بیولوژیک زندگی را بخطر انداخته و انسانهای زیادی سیاره زمین را ترک کردهاند. آنها خانه خود که زمین بود را ترک کردند و ایستگاهی دیجیتالی…
"دورایمُن"، یک گربهی ربات مانند است که دارای یک جیب جادویی می باشد. او از جیب جادویی اش می تواند وسایل مختلفی را در بیاورد و مشکلات را با آن ها حل کند. همچنین او دارای صاحب و دوستی به نام "نبیتا" است. اما اگر "دورایمُن" او را ترک کند چه بلایی بر سر زندگی "نبیتا" می آید؟
ساتان، خدای شیاطین است، اما فقط یک چیز هست که او ندارد، و اون ماده ایست که در جهان انسان ها وجود دارد که باعث بیشتر شدن قدرتش می شود!! به همین هدف، او رین را بوجود می آورد، اما این پسر، بچه یک انسان نیز هست، اما ...
در دنیای این انیمه دنیایی دیگر وجود دارد که شیاطین در آن دنیا زندگی میکنند. دنیای انسان ها و شیاطین از یکدیگر جدا هستند ولی به وسیله ی دروازه ای به هم متصلند. هیچ موجودی نمی تواند از دنیایی به دنیای دیگه بره ولی شیاطین به وسیله ی تسخیر اشیاء، انسان ها، و سایر موجودات می توانند به دنیای انسان ها بیاند. هر کدوم از این دنیاها هم اسم خاص خودش رو داره.
در یک روستایی که در زیر زمین وجود دارد،سیمون و کامینا محدودیت هایی توسط ریش سفید روستا بهشون اعمال می شه،و بعد از صورت نیم تنه ای که سیمون پیدا می کند اتفاقاتی می افتد و یک روبات دیگر از آسمان وارد روستا می شود و خطر هایی ایجاد می شود که سیمون و کامینا باید جلویش را بگیرند...
پسر ژنرال نامدار پاریسى، براى فرار از زندگى راکد به همراه دوستش Franz دست به مسافرتى میزنند. در طول سفر ثروتمندى نجیب زاده به اسم کنت مونت کریستو را ملاقات میکنند، کسى که در هتلى مجلل اقامت دارد و توسط زنانى زیبا و محافظان شخصی در بر گرفته شده است، کُنتى ملیح اما اسرار آمیز. Albert کنت را به شهرش پاریس دعوت میکند، در حالى که نمیدانست همه چیز تا حدی از قبل تعیین شده بوده…