نولان مک (رابین ویلیامز)، یک کارمند بانک است که همیشه زندگی یکنواخت و خسته کننده ای داشته است. پس از 26 سال با خبر بازنشستگی خود به خانه می رود، اما جر و بحثی که در خانه بین او و همسرش رخ می دهد باعث می شود تا نولان برای هوا خوری با اتومبیل خود بیرون برود و در یکی از بلوار های شهر با فردی آشنا میشود که...
«دیتو» نویسنده ای است که بعد از 15 سال غیبت، با خبردار شدن از بیماری پدرش، به شهر مادری اش باز می گردد. طی مدت اقامت در آنجا خاطرات زمان جوانی اش، همراه با دوستانش در آن منطقه را مرور می کند...
یک مرد (استیو بوشمی) که به عنوان یک دلقک استخدام می شود و دستیارش (پیتر دینکلیج) سعی می کنند برای پسر یک وثیقه گذار (دیوید پروال) یک اهدا کننده کلیه پیدا کنند....
"ويل کين"، پنجاه ساله و ثروتمند، قابليت بسياري در جلب توجه زنان دارد، اما نمي تواند رابطه اي طولاني مدت با آنان داشته باشد. تا اين که يک روز به طور اتقافي"شارلوت فيلدينگ"، دختري جوان و مليح را مي بيند و خيلي زود با هم رابطه برقرار مي کنند...
«ران» (فورلانگ)، جوان بيست و يک ساله را به خاطر خرده فروشي مواد مخدر دستگير و به زندان محکوم مي کنند. «ران» سعي دارد در زندان انگشت نما نشود، ولي خيلي زود مورد توجه عده اي قلدر قرار مي گيرد. پس مي رود و از «ارل» (دافو) که زندان را ملک طلق خود مي داند، کمک مي خواهد. شرح فيلم: بوشمي، بازيگر محبوب برادران کوئن. در اين تجربه ي کارگرداني خود فيلم جمع و جور و قابل قبولي ارائه مي کند که مهم ترين امتياز آن بازي ها است. کارخانه ي حيوان سازي تمام عناصر آشناي ژانر فيلم هاي زندان را دارد.
آندرباس (معاون رئیس) «بول» گراوانو در درجات مافیای گامبینو بالا میرود. گذشته وحشیانهاش او را به دام میاندازد، زمانی که پشت میلههای زندان میافتد و با تصمیمی مرگبار روبهرو میشود: اینکه علیه دوست سابقش، جان گوتی، شهادت دهد و خبرچین دولت شود.
اوضاع به هیچ وجه برای تامی خوب پیش نمی رود، وی کارش را در مکانیکی از دست می دهد، دوست دخترش او را به خاطر رئیسش ترک کرده و اکنون نیز حامله است، تامی هم به همین دلیل نمی تواند کار پیدا کند و سردرگم است و...
«ايزي رالينز» (واشينگتن)، سرباز سابق جنگ جهاني دوم در لس آنجلس، دنبال کار مي گردد و اجاره خانه اش نيز عقب افتاده، در نتيجه پيشنهاد پيداکردن زني به نام «دافني» (بيلز) را قبول مي کند بي آن که بداند اين جست و جو او را به قلب شبکه اي از جنايت، حق السکوت، فساد پليس و تباهي هاي زندگي خصوصي سياستمداران خواهد کشاند...
دو برادر در طرف مقابل قانون زندگی می کنند. یکی پلیس است، دیگری به عنوان یک تاجر فریبکار در اسکله کار می کند. هنگامی که برادر پلیس به طور مرموزی به قتل می رسد، برادرش تحریک می شود تا انتقام بگیرد و...
«لری لیپتن» (آلن)، ویراستار کتاب است و «کارول» (کیتن)، همسرش، زن مستقل و پر شر و شوری که همیشه مترصد انجام تجربه های جدید است؛ درست برخلاف «لری» که مرد ترسو و بی جربزه ای است که به هیچ وجه اهل ماجراجویی نیست. وقتی آشکار می شود که یکی از همسایه ها (آدلر) همسرش را به قتل رسانده، «کارول» مایل است از ته و توی این معما سر در بیاورد…