پدری مضطرب به نام لئون، پسر خود را برای کمپینگ به منطقه آپالاچی میبرد. اما در آنجا، یک فرقه محلی دیو جلاد را احضار میکند و پسر لئون ناپدید میشود. لئون در میان مرگ و میرها که هر روز بیشتر میشود، باید با اعضای فرقه و هیولا روبرو شود تا پسرش را پیدا کند.
پس از یک تصادف مرموز در یک کمپ تحقیقاتی در جزیره گرن مانان، یک مدیر عامل تیمی از مزدوران یقه آبی را استخدام می کند تا دخترش را که دانشمندی است که در کمپ کار می کند، بیرون بکشند. به محض ورود، تیم به زودی متوجه می شود که نه تنها جزیره توسط یک کرم چاله احاطه شده است که هر سه روز یک بار باعث بازنشانی زمان می شود، بلکه با هیولاهای وحشتناکی سروکار دارند ...
دو خواهر و برادر از هم جدا شده به مزرعه پدر دانشمندشان که اخیراً فوت کرده است میروند تا کار ناتمام او را بفهمند. آنها به زودی موجودی شیطانی را کشف میکنند که میلیونها سال در زمان و فضا دفن شده بود، آزاد شده و شروع به ایجاد آشوب کرده است.
داستان فیلم درباره زنی جوان است که پس از ناپدید شدن دوستش در "وایت هال" شهری کوچک در اطراف نیویورک که به دلیل دیدنی های توریستی مشهور است ، در جستجوی پاسخ ها است و …