تردان لاگاژ، مردی ۵۰ ساله، پس از ۴۲ سال به دنبال عشق بزرگ دوران کودکی خود، ویولت، میرود. او در پاریس با برادر ناتنی خود لوئیز که از وجود او خبر نداشت آشنا میشود. لوئیز که از حضور تردان در زندگی خود ناراحت است، سعی میکند او را از خود دور کند...
دوستان ایو برای جشن تولد 50 سالگی او برنامه ریزی کرده بودند که او را به پاروس، جزیره آفتابی یونان ببرند. اما به دلیل لغو پرواز، تعطیلات در خانه خانوادگی ایو در بریتانی برگزار خواهد شد...
سباستین 10 ساله با اکراه تعطیلات خود را در کوهستان با مادربزرگ و عمه اش می گذراند. کمک به آنها در مورد گوسفندها برای پسر شهری مانند او به سختی یک چشم انداز هیجان انگیز است - اما این بدون در نظر گرفتن برخورد او با بل، سگ بزرگی است که صاحبش با او بدرفتاری می کند...
ماریون و بن در Tinder با هم آشنا می شوند و شباهت زیادی با هم ندارند. با این حال آنها با وجود توصیه های اطرافیان همچنان تصمیم می گیرند با هم به تعطیلات بروند...
جوسلین یک تاجر موفق، اما خودخواه و زن ستیز است. او سعی می کند یک زن جوان زیبا را با تظاهر به معلولیت اغوا کند تا اینکه او را به خواهر ویلچری اش معرفی می کند...
الکس قصد دارد یک دختر 5 ساله جذاب به نام مایلی که در تایلند زندگی میکند را به فرزندی قبول کند. اما طبق قانون تایلند، والدینخوانده باید یک زوج متاهل باشند. الکس از برادر خود، سزار بورگنولی، که یک دلال ورشکسته اتومبیل است، میخواهد تا به عنوان شوهر دوست الکس، کیم، وانمود کند و این دو برای به سرپرستی گرفتن مایلی به تایلند سفر میکنند. اما پیدا کردن زوجی عجیبتر از کیم و سزار دشوار است...