«مایکل کلایتون» (جرج کلونی) که قبلا قمارباز قهاری بوده است، از طرف یک شرکت مهم در نیویورک به عنوان وکیل استخدام میشود. کلایتون در طی یک ماجرا متوجه فعالیت های دیگر شرکت می شود و درصدد سامان بخشیدن به اوضاع بر می آید...
خانم خانه دار بروکلینی افسرده جوآن با آبراهام آشنا می شود و متوجه می شوند که علامت مارک مشابهی روی بدن خود دارند و هر دو با یک نیروی بیگانه مواجه شده اند...
اول ژانویه ی 1900 کودک شیرخواره ای روی عرشه ی کشتی مسافری «ویرجینین» که به سوی امریکا در حرکت است، پیدا می شود. بچه که اسم «هزار و نهصد» رویش گذاشته شده در همان کشتی بزرگ می شود و در جوانی (رات) به شهرت می رسد. او پیانیست غریبی است که هرگز پا بر خشکی نگذاشته است…
روبن تیت (لوئیس گوست جونیور) زمانی که دختر 9 سالهاش در جریان تیراندازی بین گروههای تبهکار با گلولهای سرگردان کشته میشود، ویران میشود. او به همان اندازه آشفته می شود که متوجه می شود در پی جنایت فجیع هیچ کس حاضر نیست علیه تیرانداز شهادت دهد...
تامی در یک خانه بطور موقت در نیویورک اقامت دارد که در همسایگی محل یک گروه خلافکار بنام ارواح است . تامی سعی دارد کارش را بکند و با این گروه درگیر نشود ولی ...
«توني» (تراولتا)، جوان نوزده ساله اي است که در منطقه ي ايتاليايي - امريکايي نشين محله ي بروکلين زندگي مي کند و شبنه شب ها را با دار و دسته اش درديسکوي «اوديسه ي 2001» مي گذراند و در آن جا به «سلطان» معروف است...
نسخه ویژه ای از نمایش موزیکال برادوی، که در آن صاحب بودگا احساسات مختلفی در مورد بستن فروشگاه خود و بازنشستگی در جمهوری دومنیکن پس از به ارث بردن ثروت مادربزرگ دارد...
یک مهماندار هواپیما به نام کاساندرا بودِن در اتاق هتل خود بیدار می شود و در کنار خود یک جسد می بیند و از شب قبل چیزی به یاد نمی آورد. او از ترس با پلیس تماس نمی گیرد و صبح خود را مثل اینکه اتفاقی نیوفتاده است ادامه می دهد و با دیگر مهمانداران و خلبانان برای سفر به فرودگاه می رود. در نیویورک با ماموران اف بی آی رو در رو می شود و...