کیکی با قبول سفارش تهیه غذای یک عروسی بزرگ، دچار احساسات متضاد شادی و درماندگی میشود و برای کمک به کلی پناه میبرد. آنها با همکاری نشان میدهند که عشق، بهترین و اصلیترین چاشنی هر کاری است.
وقتی بودجه برنامههای بعد از مدرسه کم میشود، معلمها جاش و الا قبل از اینکه برای پیدا کردن یک کمک مالی بزرگتر متحد شوند، به جمعآوری پول روی میآورند و در این راه به شدت عاشق هم میشوند.
تینا، یک زن کارآفرین و خلاق، مسئولیت برگزاری جشن کریسمس را بر عهده دارد. اما یک مانع بزرگ بر سر راه او قرار میگیرد: مالک یک ساختمان که جشن قرار است در آنجا برگزار شود، به دلیل طمع و خسیس بودن، تمایلی به همکاری ندارد و برگزاری جشن را به خطر میاندازد.
وقتی آیبری ویلسون، نویسنده پشت پرده و کمدین مشتاق، مسئولیت اجرای برنامه متنوع کریسمس را بر عهده میگیرد، نگران است که نتواند این لحظه سرنوشتساز در حرفهاش را رقم بزند. با نزدیک شدن کریسمس، آیبری به دنبال مجری ایدهآل برای این رویداد است. تا اینکه مایک باکستر، کمدین مشهور هالیوود، وارد میشود...
ربکا، یک معلم، و آدام، یک مدیر تبلیغات، برای برنامه ریزی عروسی یهودی خود هیجان زده هستند، اما زمانی که آدام یک کمپین تبلیغاتی جدید را وارد می کند و مادرانشان با هم ملاقات می کنند ، عروسی و آینده آنها در خطر می افتد ...
خواستگاری ناشناس برای هر شب حنوکا برای اپتومتریست سارا هدیه ای می فرستد. در سفر برای یافتن ستایشگر مخفی خود، او متوجه می شود که عشق واقعی او ممکن است کسی باشد که هرگز انتظارش را نداشت...
فیلم "سخنگو" داستان زنی به نام کاساندرا را روایت میکند که در 48 ساعت پس از مرگ مادرش، با چالشهای درونی و بیرونی در تدارک مراسم ختم او روبرو میشود. این فیلم با استفاده از دو شخصیت برای نقش کاساندرا، پیچیدگیهای ذهنی و احساسی زنی امروزی را در شرایط بحرانی به تصویر میکشد.
زنی به نام “تس” مجری یک برنامه موفق علمی تخیلی تلویزیونی ، زمانی که یک عکس از همسر او در اینترنت منتشر می شود و نشان می دهد که همسرش به او خیـانت کرده مجبور می شود تا از دستیار مورد اعتمادش کمک بگیرد اما...
جوناه که یک قمار باز بیکار با بدهی ها سنگین می باشد تصمیم میگیرد دخترش که اختلال بینایی دارد را به یک سفر جاده ببرد تا بتواند قبل از نابینا شدن، شفق شمالی را ببیند...
فرزند یک خانواده ی ثروتمند است که از هر مدرسه خصوصی که در آن درس میخوانده اخراج شده است و این بار در یک مدرسه عمومی و عادی ثبت نام کرده است به عنوان روانشناس برای دانش آموزان خود را معرفی می کند...
در سال 1890 (ویلیام مرداک) از تکنیک های رادیکال پزشکی قانونی از جمله شواهد انگشت نگاری و ردیابی، برای حل برخی از وحشتناک ترین قتل های شهر استفاده میکرد...