یک دانش آموز دختر دبیرستانی به نام سایاکا خودکشی می کند، اما دلیل آن مشخص نیست. به نظر می رسد سایاکا با خانواده اش از جمله مادرش رومیکو زندگی عادی داشته باشد و رومیکو سایاکا را با عشق و مراقبت بزرگ می کرد ...
چند دوست پس از برخورد به جعبه ای مرموز، نفرینی را رها می کنند . برای شکستن نفرین، آنها به اعماق جنگل جوکای می روند. شایعاتی در مورد اینکه زمین کینه دارد و بعد از ورود مردم به آنجا هرگز نمی توانند بیرون بیایند وجود دارد ...
آتسویا و دو تن از دوستان دوران کودکیاش پس از بدرفتاری خود در یک فروشگاه عمومی قدیمی پنهان میشوند. بعداً نامه ای از گذشته کشف می کنند و تصمیم می گیرند به نگرانی های نویسنده پاسخ دهند...
آساکو در اوساکا زندگی میکند. او عاشق بیکو، یک آزادروح، میشود. یک روز، بیکو به طور ناگهانی ناپدید میشود. دو سال بعد، آساکو اکنون در توکیو زندگی میکند و با ریوهی ملاقات میکند. او دقیقاً شبیه به بیکو است، اما شخصیتی کاملاً متفاوت دارد. <br> وقتی دو پسر جوان در جنگل بازی میکنند، به طور تصادفی یک سردرگم جنگ جهانی دوم را آزاد میکنند که به اشتباه فکر میکند نازیها فرود آمدهاند...