آنجل به ناحق به خاطر قتل یک کارمند پمپ بنزین متهم و زندانی می شود. با این حال او با کمک دوستانش در زندان تصمیم می گیرد تا با جمع آوری مدارک بی گناهی خود را ثابت کند...
به پیشنهاد یک استاد بازنشسته، گروهی متشکل از جنایتکاران قصد دارند از یک شرکت الماس برزیلی سرقت کنند، اما باید با یک سیستم هشدار جدید و بی اعتمادی متقابل بین اعضای آن مبارزه کنند...
سه سرباز که در حال فروش اسلحه های دزدیده شده دستگیر می شوند، از جوخه تیراندازی مهلت می گیرند، مشروط بر اینکه برای ماموریتی برای برگرداندن طلاهای دزدیده شده متعلق به کنفدراسیون به مکزیک بروند...
کاپیتان دکستر، افسر سواره نظام، در حین انتقال محموله ارزشمندی از طلا مورد حملهی راهزنان قرار میگیرد و به اشتباه به سازماندهی این حمله متهم میشود. پس از فرار از زندان، او برای اثبات بیگناهی خود و یافتن مجرمان واقعی تلاش میکند.