Shaffy Bello

تینوکه فیلیپس، دختری خجالتی با پیشینه ثروتمند، به دلیل عدم تطابق با معیارهای طبقاتی جامعه، احساس بی ارزشی می کرد. با آشنایی با کولا، مردی مهربان، زندگی او تغییر کرد و آن دو با هم ازدواج کردند.

داستان در خلال جشن‌های دسامبر در لاگوس رخ می‌دهد و حول محور روابط عاشقانه چندین جوان می‌چرخد.

وک، یک فرد قدرتمند، برای انتقام گرفتن از قاتلان دوستش به دنیای جادوگری سیاه قدم می‌گذارد. در این مسیر، با مشکلات و انتخاب‌های سختی روبه‌رو می‌شود.

یک عروس تلاش می‌کند با بازگشت به گذشته و تکرار روز عروسی‌اش، جلوی فاجعه‌ای که در آن روز رخ داده را بگیرد.

پس از اینکه پسرش به خاطر آدم ربایی متهم می شود، یک خادم کلیسا سوگوار عدالت را در دستان خود می گیرد و با یک باند پلیس فاسد می جنگد تا او را تبرئه کند...

عشق وقتی جرقه می زند که عادل، جوان، پر از اشتیاق و دنبال رویاهایش، با آدینا، زنی متمرکز و مستقل، ملاقات می کند که در یک کمپ آموزشی فارغ التحصیلان زندگی خود را تامین می کند...

پس از مرگ پادشاهش، یک سوارکار باید خود را برای خدمت به حاکمش در زندگی پس از مرگ قربانی کند، اما حواس پرتی ناگهانی منجر به تراژدی غیرمنتظره می شود...

هنگامی که یک همسر دوست داشتنی و عشق سابق تصمیم می گیرد روال متفاوتی را در آنچه یک ازدواج ایده آل تلقی می شود، انتخاب کند، عواقب اعمال او ردی از شهوت، خیانت و پوچی فراتر از هر تصوری به جا می گذارد...

در حالی که برای عاشقانه ترین روز سال آماده می شوند، چهار آرایشگر در یک سالن لاگوس با درام های وحشیانه در زندگی عاشقانه خود و خانواده هایشان روبرو می شوند...

خانواده بیکرافت حاضرند تمام ارث پدر را خرج کنند، اما ...

یک بانکدار سرمایه گذار به نیجریه باز می گردد و علیرغم برنامه خانواده اش برای ازدواج با دختر یک سیاستمدار، عاشق خواهر یکی از دوستانش می شود...

هنگامی که والدینش به قتل می رسند، ننکا با ملکه ساحل روبرو می شود که به او پیشنهاد می کند در افشای هویت افرادی که والدینش را کشته اند کمک کند. این موضوع مسیر زندگی او را تغییر می دهد...

هنگامی که یک شاهزاده خانم گستاخ و متکبر بعد از یک تصادف وحشتناک خود را متکی به یک دروازه بان متواضع می بیند، او را مجبور به تغییر مسیر می کند...

یک برخورد تصادفی یک مرد جوان وقیح و ثروتمند و یک زن محروم را با هم می آورد که در آسانسور گیر می کنند و زن شروع به زایمان می کند...

زنی که مصمم است از نامزدی خواهر کوچک‌ترش عقب نماند، مردی را استخدام می‌کند تا در طول تعطیلات خانوادگی، نقش نامزد او را بازی کند.

گروهی از اطهار می کوشند تا از چنگ یک پادشاه بدنام فرار کنند، اما فساد سیاسی و پیوندهای خونی، آزادی را به یک هدف تقریباً غیرممکن تبدیل می کند.