"دمپسی را"، گاوچرانی بی هدف، در کنار زنی سختکوش مشغول بکار می شود. او به یک دستیار جدید و قوی نیاز دارد و همه تلاش خود را می کند تا "را" اینکار را بر عهده بگیرد اما...
"جیگر لین" گروهی متشکل از خواننده "جینجر پاول"،همسر ترومپت زن "لئو پاول" و "نیکی هاروین" و "پپی" را تشکیل می دهد.همه آنها به عنوان یک گروه متحد خود را وقف کار و موسیقی بلوز کرده اند.اما کار آنها درآمد مالی نداشته و...
در آغاز جنگ داخلی، سربازانی که شهر فورت لارامی را در اختیار دارند بین یانک ها و کنفدراسیون ها تقسیم می شوند، اما تهدید واقعی، مسیر جنگی سیوکس است که همه آنها را احاطه کرده است...
وقتی مشخص می شود که او در استفاده از اسلحه چقدر مهارت دارد،"جرج" به همراه همسرش "دورا" از ترس هفتیرکشانی که در جستجوی مبارزه با او هستند از شهر فرار می کنند.اما او در هنگام مستی رازش را فاش می کند و...
یک شهرک نشین ناراضی یک رئیس آپاچی را در فورت یوما می کشد و فرمانده قلعه می داند که پسر رئیس، مانگا کلرادو، به دنبال انتقام خواهد بود و به مسیر جنگ می رود...
پس از مراسم ازدواج ویل کین کلانتر شهر هادلی ویل، هنگامی که به قصد ایجاد زندگی جدیدی همراه زن زیبایش خیال ترک شهر را در سر دارد، خبردار میشود که فرانک میلر تبهکاری که چند سال پیش به زندان فرستاده با قطار نیمروز و به قصد انتقام از او به آن شهر خواهد آمد. دوستانش می کوشند تا وی را ترغیب به ترک شهر نمایند، اما او فرار را چاره کار نمی داند و تصمیم می گیرد تا با آن فرد و هم دستانش مواجه شود و…
پس از حمله خشونتآمیز به ستوان ادوارد گارنت، همکار افسرش، سروان کرن شفر از سوارهنظام، در دادگاه نظامی محاکمه میشود. بعدها، او دوباره به ارتش و هنگ کاستر در فورت لینکلن داکوتا میپیوندد و گروهبان میشود، جایی که با دشمن قدیمی خود روبرو میشود.
"استنلی بنکس" پدر مغرور "کی" روز ازدواج او را به یاد می آورد.آن روز با اعلام نامزدی او شروع شد و مشکلات و غافلگیریهای این ازدواج در فیلم به تصویر کشیده می شود...
کهنه سرباز جنگ "فرانک انلی" به نظر می رسد زندگی خوبی دارد تا اینکه متوجه می شود "جو پارکسون" به شهر آمده است.ظاهرا "پارکسون" به دلیل اتفاقی که در اردوگاه اسرای جنگی آلمان اتفاق افتاده در جستجوی انتقام است و...
دو دوست پس از پایان جنگ داخلی از ارتش مرخص شده و به خانه بازمی گردند.اما یکی از آنان در جنگ دچار آسیبهای روانی شده و رفتارهای خشونت آمیز از خود نشان می دهد در حالیکه دیگری تلاش می کند راهی برای کمک به دوستش پیدا کند...
وقتى رستورانهاى زنجیرهاى « فرد هاروى » کمکم به اعماق غرب وحشى راه یافتند ، همراهشان « دختران هاروى » هم آمدند ، دخترانى که پیشخدمت هایى تعلیم دیده و منزه بودند و قرار بود تمدن و نزاکت را براى ساکنان این دیار ناسازگار جلوه گر کنند .