Steven Grives

سندباد، در اردوگاه صحرایی جادوگر شرور، آل-جیبار، یک جعبه طومار عاج پیدا می کند که او را به سر طلایی مجسمه کولوسس رودس می رساند...

دو برادر و یک محقق بهمن سعی می کنند روستاییان را متقاعد کنند که یک دیوار عظیم برفی به زودی دره آنها را نابود خواهد کرد...

  گروه "شرکت معماها" که اعضای آنها فرد ، دافنه ، ولما ، شگی و يک سگ به اسم اسکوبی است و کارشان قبلاً حل معماهای جنايي و تبه کاری بوده مدت دو سال است بخاطر اختلافات از هم جدا شده اند . تا اينکه هر کدام جداگانه دعوت نامه ای می کنند تا برای گذراندن تعطيلات بهاری به جزيره اسپوکی بروند...…

بیلی پسری است که سعی دارد بعد از اینکه خانواده یک بچه کانگورو اسیر شده و به سیدنی برده شدن بچه آنها را نجات دهد ، این بچه کانگورو جوئی نام دارد ، بیلی به سیدنی میرود تا بچه را به خانواده اش برساند...

«کانر مک لیود» (لامبر) و خویشاوندش، «دانکن» (پل)، عضو فرقه «نامیرایان» هستند؛ یک فرقه مخفی که اعضای آن فقط با جدا شدن سر از بدنشان می میرند. «کانر» و «دانکن» برخلاف میلشان وارد مسابقه ای می شوند که در آن، «نامیرا» های خوب و بد به مبارزه با هم می پردازند تا ...

دو برادر از خانه فرار کرده و به همراه دختری که به تازگی با آن دوست شده اند برای شرکت در مسابقات قهرمانی بازیهای ویدئویی به سفر می روند...

یک کالسکه چی برای یک اشراف زاده در حال مرگ در استرالیا در دهه 1860 خدمت می کند ...

خدمه ای از باستان شناسان بین سیاره ای ، زمانی تهدید می شوند که موجودی بیگانه یکی از اعضای آنها را باردار می کند و باعث می شود که او دست به قتل بزند و آنها را یکی یکی بکشد..