برت استرن، عکاس افسانهای، در مورد پرترههای نمادین خود از مرلین مونرو و ستارههای دیگر، کارهای پیشگامانهاش در تبلیغات و دوستیاش با استنلی کوبریک صحبت میکند...
«هاری کالدر» (سیگال)، بازرس پلیس به وسیله یک نوار صوتی مطلع می شود که در پارک مرکزی و شهربازی یک خرابکار بمب کار گذاشته است. خرابکار مرد جوانی است (باتمز) که به وسیله بیسیم با پلیس مکالمه می کند. او در قبال لو دادن مکان بمب درخواست پول می کند، …
داستان یک رئیس پلیس شهر کوچکی که در مورد یک قتل تحقیق می کند. او توسط یک روانشناس ویزیت می شود. با این حال وقتی رئیس متوجه می شود که این "پدیده روحی" فقط در حیطه اختیار اطلاعاتی است که تنها پلیس از آن آگاه می باشد، او شک می کند که این مرد ممکن است ...
دو آواره - «ماکس» (هاکمن) و «لاين» (پاچينو)- در کاليفرنياي شمالي با هم آشنا مي شوند و وقتي «ماکس» تعريف مي کند که مي خواهد با پس اندازهايش در دوران حبس، در پيتسبرگ يک کارواش راه بيندازد، تصميم مي گيرند با هم کار کنند...