یک پیرمرد در حین سوار شدن بر یکی از وسایل شهربازیهای قدیمی و متروکه که گفته میشد جنزده است، جان خود را از دست میدهد. متصدیان شهربازی به جای خبر کردن پلیس، جسد او را در همان محل دفن میکنند و این اقدام هولناک را به جاذبهای توریستی تبدیل میکنند.
در حالی که در خوابگاه هستند، ساکن خوابگاه توسط موجودی ماوراءالطبیعه وحشت زده میشود. نوعی موجود ماوراءالطبیعه به نام «مکوم» (دنبال کننده) وجود دارد که هنگام نماز آنها را دنبال میکند.
در میان ترکیبی خاطره انگیز از ادویه های خوش طعم برای ایجاد سیگار کرتک عالی، دو روح وارد یک رمان عاشقانه حماسی می شوند که در اندونزی دهه 1960 اتفاق می افتد.