داستان فیلم در سال 1918 و در نزدیکی رودخانه «ان» در یک پناهگاه رخ میدهد. چند افسر ارتش بریتانیا، تحت فرمان افسر جوانی به نام «استن هوپ» که از عدم ثبات روانی رنج می برد، در انتظار سرنوشت خود می باشند...
یک افسر بریتانیایی برای فرار از جنگ، از ارتش استعفا میدهد و به بزدلی متهم میشود. او تلاش میکند تا با انجام کارهای شجاعانه، بیگناهی خود را ثابت کند. این فیلم، بازسازی یک فیلم قدیمی است.
دیوید پرستون، یک کارمند بانک، به مدت بیست و چهار ساعت ناپدید می شود و هیچ خاطره ای از زمان از دست رفته ندارد. وقتی میفهمد که مهماندار باشگاه محلیاش او را در دزدی دزدی کرده است و به قتل رسیده است، پرستون متوجه میشود که هیچ حقی برای او ندارد. پلیس از او می خواهد که پاسخگوی ساعات از دست رفته باشد.
"تئودور هانی" برای تحقیق در مورد بقایای هواپیمای مسافربری جدیدی که شرکتش طراحی کرده فرستاده می شود. نظر او این است که هواپیما پس از مدتی در آسمان نسبت به فرسودگی فلز حساسیت نشان می دهد. او سوار یک هواپیما شده و متوجه می شود پس از چند ساعت پرواز سقوط خواهد کرد و...
« هرى فاورشام » ( کلمنتس ) از ادامه ى سنت خانواده و پیوستن به ارتش امتناع مىورزد و خواهان آرامش و ازدواج با « اتنه باروز » ( دوپرز ) است. اما سرانجام براى اثبات شهامتش به تنهایى عازم مصر مىشود ، در خطوط دشمن رخنه مىکند و دوستانش را از مخمصه و مرگ نجات مىدهد.
« دكتر گريفين » در حركتى جنونآميز با آزمايش محلولى شيميايى روى خود، نامرئى مىشود و پس از آن با نااميدى، نامزدش ( استوارت ) را ترك مىكند تا دارويى خنثىكننده بيابد...