تولد : May 25, 1939 در Burnley, Lancashire, England, UK
جوایز : 2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 48 جایزه و نامزد دریافت 55 جایزه دیگر.
سِر ایان مککلن، CBE (به انگلیسی: Sir Ian Murray McKellen, CH, CBE) (زاده ۲۵ مه ۱۹۳۹) بازیگر همجنسگرای انگلیسی است. ایان مورای مککلن در ۲۵ مه ۱۹۳۹ در برنلی، لنکاشر در شمال انگلستان به دنیا آمد. از فیلمهای معروف او میتوان به سهگانه ارباب حلقهها، هابیت و مردان ایکس اشاره کرد. ایان مک کلین به واسطه حضور در فیلم ارباب حلقهها: یاران حلقه موفق شد تا برای دومین بار کاندید اسکار بهترین بازیگر مکمل مرد شود.
پدر و مادرش به نامهای دنیس و مارگاری به دلیل پیامدهای جنگ جهانی دوم در زمانی که ایان کودک بود به شهر ویگان مهاجرت کردند تا زندگیشان را در این شهر ادامه دهند. او در جوانی در رشته ادبیات انگلیسی مشغول به تحصیل شود اما خیلی زود بار دیگر به سمت تئاتر و بازیگری کشیده شد و توانست در سالهای بعد در آثار متعددی از ویلیام شکسپیر از جمله «هنری پنجم» و «مکبث» حضور پیدا کند و نام خود را به خوبی در تئاتر انگلستان بر سر زبانها بیندازد.
داستان ماندگار انتقام شکسپیر، در قالب یک تریلر روانشناختی امروزی، از نو روایت می شود. این تراژدی کلاسیک با نگاهی نو و امروزی، از پرده نمایش فراتر می رود.
این فیلم تجربی با تنها یک نفر از عوامل ساخته شده است. داستان فیلم درباره زنی به نام جین است که در دنیایی موازی گرفتار میشود و باید راهی برای تغییر واقعیت خود قبل از اینکه دیر شود پیدا کند.
دو پدر پیر فرزندانی را که واقعاً آنها را دوست دارند طرد می کنند. کوری آنها طوفانی از جاه طلبی و خیانت بی رحمانه را به راه می اندازد و جهان آنها فرو می ریزد....
یک زن جادوگر یک شاهزادهٔ جوان را نفرین و او را تبدیل به یک دیو زشت میکند و به وی یک آینهٔ جادویی که او را از حوادث مطلع میکند و یک گل رز میدهد که تا بیستویکمین سال تولدش شکوفه میدهد...
در ادامه اجرای موفقشان در برادوی، سر ایان مککلن و سر پاتریک استوارت در تئاتر وستاند و در نمایشنامه «سرزمین هیچکس» اثر هارولد پینتر، دوباره به روی صحنه میروند. این اجرا بهصورت زنده از تئاتر ویندهام لندن در سینماها پخش میشود.
داستان فیلم در سال ۱۹۴۷ میلادی می گذرد و کارآگاه هلمز بازنشسته به روستای ساسکس رفته است و در آنجا خود به پرورش زنبور مشغول است و تنها اطرافیان او خدمتکار و پسر خدمتکار هستند. اما او همچنان درگیر یک پرونده حل نشده ۵۰ ساله است…
در این قسمت از داستان، ماجراهای «بیلبو باگینز»، «تورین اوآکنشیلد» و گروه دوارف بازگو می شود. آنها همگی با هم متحد می شوند تا سرزمین خود را از اسماگ اژدها پس بگیرند. ارتشی که آنها تشکیل می دهند، ارتشی قدرتمند است اما در مقابل اسماگ هم از نیروهای اهریمنی خود استفاده می کند تا زنان، کودکان و مردان بی دفاع را با جادوی خود سپر بلا کند...
دورف ها و بیلبو و گندلف موفق شدند که از کوه مه گرفته فرار کنند و همچنین بیلبو توانست حلقه را به دست بیاورد حال آنها سفر خود را در راه رسیدن به طلاهایی که اژدهای خوفناک از آن محافظت می کند ادامه می دهند و ...
داستان فیلم قبل از قصه کتاب سه جلدی ارباب حلقهها اتفاق میافتد و نوعی پیشدرآمد بر آن مجموعه فیلم است. داستان حدود 60 سال بین هابیت و یاران حلقه، اولین قسمت سهگانه ارباب حلقهها را دربر میگیرد. بیلبو باگینز شخصیت اصلی داستان برای پیدا کردن یک گنجینه در سفری پرماجرا با گندالف همراه میشود و در نهایت حلقه را پیدا میکند. فیلم اول رویدادهای کتاب هابیت را دربر بگیرد و فیلم دوم در فاصله 80 سال بین آن رمان و اولین کتاب سهگانه حلقه روی دهد ...
در این اقتباس تلویزیونی ویژه از محصول کمپانی سلطنتی شکسپیر از یکی از ماندگارترین و تحسین برانگیزترین آثار نمایشنامه نویس، سر ایان مک کلن در نقش پادشاه، ایفای نقش میکند...
داستان این این فیلم در ارتباط با «لایرا بلاکوا»ی جوان میباشد که به شمال دور سفر می کند تا بهترین دوستش و دیگر کودکان ربوده شده از آزمایش های وحشتناک توسط یک سازمان مرموز را نجات دهد و ..
«تريستان» (کاکس) انگليسي جواني است که مي خواهد با «ويکتوريا» (ميلر) ازدواج کند. «ويکتوريا» شرط مي گذارد که اگر او يک شهاب بيابد به خواستگار ديگرش جواب رد خواهد داد. «تريستان» سفري را آغاز مي کند و به سرزمين اسرارآميز «استورم هولد» مي رود جايي که شهاب را مي يابد؛ دختري به نام «ايوين» (دينز)...
یک دارو برای از بین بردن ژن ایکس ایجاد شده است. در میان انسانهای جهش یافته دو گروه بوجود می آیند: «مردان ایکس»، که توسط پروفسور چارلز ژاویر رهبری می شود، و «برادری»، گروهی از جهش یافتگان قدرتمند که «مغناطیس»، دوست سابق پروفسور ژاویر در راس آنها قرار دارد.
سریال در مورد یه مردی به نام "شماره ۶" هست (البته تا الان معلومه که اسمش شماره ۶ هستش) که توی یه بیایون از خواب بیدار میشه و میبینه یه جای ناشناخته ست و ادعا میکنه که توی نیویورک بوده و یهو سر از اینجا درآورده.نکته ی جالب اینه که اینجایی که این آقا بیدار شده یه جایی هست که بهش میگن دهکده و ادعا میکنن کل دنیا همین دهکده ست و ممکنه خیلی دهکده های دیگه ای هم وجود داشته باشه…