Raghu Babu

مردی که از بخت و اقبال خوبی برخوردار نیست، همواره با شکست‌های پی‌درپی و ناکامی‌های عاطفی روبرو است. او به دلیل رویکرد کمال‌گرایانه‌اش در عشق، موقعیت‌ها را برای خودش دشوار می‌کند. سرانجام، در یک برخورد کاملاً اتفاقی، با کسی آشنا می‌شود که تمام معیارهای ایده‌آل او برای عشق را دارد.

کانپا، شکارچی‌ای که به یکی از مریدان پرشور لرد شیوا تبدیل شد. او در نهایت ارادت و فداکاری، چشمان خود را از حدقه درآورد...

سه یار دبستانی در پیچ و خم زندگی دانشگاهی، ماجراهای هیجان‌انگیز و لحظات سرشار از خنده را تجربه می‌کنند.

یک زوج جوان پس از درگیری با یکی از افراد مافیا، خشم رئیس قدرتمند آن گروه تبهکار را برمی‌انگیزند. این اتفاق آن‌ها را درگیر یک بازی مرگبار برای زنده ماندن می‌کند.

راگاو، کارمند سخت‌کوش یک دفتر گردشگری، با پشتکار برای رسیدن به تنها هدف زندگی‌اش، یعنی ماه عسلی رؤیایی در پاریس به همراه همسر آینده‌اش، پول پس‌انداز می‌کند. اما آشنایی و ازدواج غیرمنتظره‌اش با آناندی، مسیر زندگی او را به کلی تغییر می‌دهد.

رویدادهای مرموزی در معبدی تاریخی، کارآگاهی را به شهر کوچکی می‌کشاند تا تحقیقاتش را آغاز کند. او به دنبال حقیقت پشت اتفاقات عجیب و غریب می‌گردد.

یک مرد ثروتمند برای انتقام از یک تاجر قدرتمند که از او کلاهبرداری کرده است، دست به هر کاری می زند، حتی اگر مجبور شود با این دشمن قدرتمند روبرو شود و با او وارد مذاکره شود...

داستان در دانشکده‌ای مهندسی روی می‌دهد و درباره‌ی شیطنت‌های دانشجویان، به‌ویژه پسران، است که از آزار و اذیت مسئول خوابگاه لذت می‌برند.

یک برادر دلسوز تلاش می کند تا مجرمان بدنامی را که به خواهرش آسیب رسانده بودند، پیدا کند...

دانشجویی سالخورده برای گذراندن امتحاناتش از پسر و دوست عاشق‌پیشه او کمک می‌گیرد که منجر به ماجراهای کمدی و عاشقانه می‌شود.

زنی برای معلق کردن شوهر خشن خود از خدمت پلیس، اقدامات ناامیدانه‌ای انجام می دهد ...

داستان درباره دو دوست دوران کودکی است که به دلیل حادثه‌ای با هم دشمن می‌شوند. این دشمنی تا بزرگسالی ادامه پیدا می‌کند، اما با ورودشان به یک دانشکده پزشکی، تصمیم می‌گیرند آشتی کنند و رابطه‌شان به تدریج به دوستی عمیقی تبدیل می‌شود.

گروهی از کلاهبرداران تشنه پول ، زمانی که یک صنعتگر ثروتمند وارد زندگی آنها می شود، در یک ترن هوایی از حوادث رانده می شوند...

داستان حول محور یک ناکسالیت میانسال که به یک اصلاح طلب اجتماعی تبدیل شده است، می‌چرخد. او در مقابل دپارتمان وقف درباره‌ی اختلاس اموال معابد و اهداها به مبارزه می‌پردازد...

وقتی یک افسر پلیس درستکار و یک گروهبان بازنشسته ارتش درگیر می شوند، اوضاع تغییر می کند...

بهشما مجرد جوانی است که به دنبال یافتن دوست است. یک روز، او با چایترا، که برای یک شرکت ارگانیک کار می کند، آشنا می شود و عاشق او می شود...

بالا راجو ، خان روستایشان است که با همسر زیبایش زندگی میکند و دارای دو پسر به نام های چاندراسکر رائو و بنگاری و دو دختر است . او به چاندراسکر کمک می کند که دکتر شده و یک درمانگاه محلی بسازد ...

فرزند یک خانواده قدرتمند وظیفه برگرداندن یکی از اعضای خانواده را بر عهده دارد...

مردی به کشورش بازگردانده میشود و سعی در اصلاح خانواده ی خشونت آمیزش دارد تا اینکه متوجه میشود گذشته ی تاریکش دوباره اورا در بر گرفته ...

 یک مرد جوان تیمی تشکیل میدهد تا با بی عدالتی برخورد کند...