داستان فیلم در سال 1918 و در نزدیکی رودخانه «ان» در یک پناهگاه رخ میدهد. چند افسر ارتش بریتانیا، تحت فرمان افسر جوانی به نام «استن هوپ» که از عدم ثبات روانی رنج می برد، در انتظار سرنوشت خود می باشند...
داستان فیلم در زمانی رخ میدهد که چارلز دیکنز مشغول نوشتن کتاب بسیار معروف سرود کریسمس هست. این کتاب در کریسمس سال ۱۸۴۳ زمانی که دیکنز نویسندهی نامی شده بود به چاپ رسید و…
دو نفر از دانشجویان سال اول کالج آکسفورد به کلوپی به اسم ریوت می پیوندند و در انجا عضو میشوند. مکانی که دستورها و گزارشات می تونن در عرض یک بعد از ظهر از هم بپاشند یا صادر شوند
«جانی انگیش» مامور ویژه ی سرویس اطلاعاتی انگلیس، ماموریت دارد تا جلوی یک گروه تروریستی که قصد دارند تا نخست وزیر چین را ترور کنند، بگیرد. وی در این راه باید با گروه های دیگر اطلاعاتی نظیر KGB و CIA نیز همکاری کند. اما جانی انگلیش مردی است که کارها را به روش خودش انجام می دهد و ...
داستان در مورد اعتصاب سال ۱۹۶۸ در کمپانی اتوموبیل فورد داگنهام است، جایی که کارکنان زن این مجموعه نسبت به تبعیض جنسیتی که آنجا ایجاد ایجاد شده، اعتراض می کنند...
در تور سال 1926 "هری هودینی" در بریتانیا،استاد شعبده بازی وارد رابطه ای مخفیانه با یک واسط روحی اسکاتلندی می شود.واسط و دخترش تلاش می کنند با روح مادر "هودینی" که سالهاست او را آزار می دهد ارتباط برقرار کنند اما همه چیز طبق نقشه پیش نمی رود و...
هری پاتر در مقطع پنجم دروس هاگوارتز است. وزارت سحر و جادو باور نمیکند که لرد ولدمورت بازگشته است و از این جهت هری پاتر و دامبلدور را تحت فشار می گذارد.
سریال «واترشیپ داون» در منطقهی روستایی زیبایی در جنوب کشور انگلستان روایت میشود و داستانی ماجراجویانه است که شجاعت و تلاش برای بقای گروهی از خرگوشها در مقابل تجاوز انسانها به محل زندگیشان را که با هدف نابودی آن مکان است به تصویر میکشد. راهنما و سردستهٔ گروه خرگوشها، چند برادر دلیر و شجاع هستند و داستان سفر آنها از محل سندلفورد وارت آغاز میشود و مشکلات آنها با دشمنان و غارتگران بخشی اصلی داستان است و هدف نهایی این دسته هم رسیدن به سرزمین موعود و جامعهای عدالتمند است.
استیو و نیکی هر دو در ازدواج دوم خود هستند و تصمیم گرفته اند که جابجایی از شهر به حومه جواب تمام رویاهایشان است. جابجایی رویایی آنها به حومه به کابوس تبدیل می شود.
تیم که با همسر سابقش درگیر حضانت فرزندانش است، شغلش را ترک میکند. او برای یک شغل دولتی که کارش وارد کردن اطلاعات است، اقدام میکند، اما در مصاحبه متوجه میشود که به جای آن، یک شغل جاسوسی برای MI5 به او پیشنهاد دادهاند.
یک زن از خانواده سلطنتی که در قرن 18 میلادی در روستایی در اتریش زندگی می کند، هنگام ازدواج با یک امپراتور مجبور به انتخاب بین خوشبختی شخصی خود و آینده روسیه می شود ...
«هلن» و «مارگارت اشلگل» با برادرشان، «تيبي» با خانواده ي «ويلکاکس» آشنا مي شوند. «خانم ويلکاکس» با «مارگارت» طرح دوستي مي ريزد و هنگام مرگ وصيت مي کند که ملک روستايي «هواردز اند» به «مارگارت» برسد. اما «هنري ويلکاکس» و بچه هايش وصيت نامه را از بين مي برند و پس از چندي «هنري» به «مارگارت» پيشنهاد ازدواج مي دهد...