روث و مگان، دو دوست صمیمی، یک مغازه عتیقهفروشی در ماسول هیل دارند. آنها بهطور اتفاقی با یک ماشین زمان مواجه میشوند و سفری به گذشته را آغاز میکنند تا مغازه خود را پر کنند، بدون اینکه بدانند چه آسیب جبرانناپذیری به تار و پود کیهان وارد میکنند.
جینجر و گله اش پس از فرار از مزرعه، در جزیره ای آرامشبخش زندگی می کنند. اما در سرزمین اصلی، تهدید جدیدی برای همه مرغ ها وجود دارد. جینگر و تیمش تصمیم می گیرند برای مقابله با این تهدید، به سرزمین اصلی بازگردند...
ادینا و پتسی پس از اینکه کیت ماس را به درون رودخانه می اندازند، توجه پلیس و رسانه ها را به خود جلب کرده و مجبور میشوند مدتی در جنوب فرانسه مخفی شوند و ..
در سرزمین پریان دو قسمت سردسیر و گرمسیر وجود دارد و اهالی هر قسمت اجازه ورود به قسمت دیگر را ندارند.تینکربل با دوختن لباسی گرم برای یافتن خواهر گمشده اش به قسمت سردسیر می رود که در این راه با مشکلاتی روبرو می شود …
هنگامی که جنگ جهانی دوم آغاز می شود، گریسی فیلدز علیرغم بهبودی از سرطان، برای سربازان اجرا می کند که باعث ناراحتی شوهرش شد. فیلدز شوهرش، کارگردان ایتالیایی الاصل مونتی بنکس را تشویق می کند تا پس از ورود ایتالیا به جنگ، به آمریکا نقل مکان کند...
تینکر بل فرشته مهربان و کوچکی است که به حیوانات کوچک کمک می کند. روزی او از طرف ملکه فرشته ها ماموریت می یابد که عصای جادویی برای “ماه آبی” بسازد ، ماه آبی گویی جادویی است که هر ۸ سال یک بار می درخشد و تینکر بل ۳۲ روز فرصت دارد تا این عصای جادویی را بسازد اما در روز ۲۸ ام اتفاق بدی می افتد و بر اثر حادثه ای این گوی آبی می شکند حالا وضع برای تینکر بل سخت شده و باید از دوستان فرشته ی خود برای رفع این مشکل کمک بگیرد. پس تینکر تصمیم می گیرد به دنبال آیینه جادویی بگردد که قادر است سه آرزوی او را برآورده کند اما …
وقتی نوزادی برای اولین بار میخندد یک پری به دنیا میآید. و به شکل یک قاصدک به سرزمین پیکسی هالو میرود. در آنجا پری باید استعدادش را کشف کند. پریها با توجه به توانایی هایشان به چند دسته تقسیم میشوند: پری آب، پری باغ، پری نور، پری حیوانات، پریهای سریع و پری تعمیرکار. تینکربل یک پری تعمیرکار است (تینکر یعنی تعمیرکار). در انیمیشنهای قدیمی، تینکربل با صدایی شبیه زنگ صحبت میکند و فقط کسانی که با زبان پریان آشنا باشند زبان او را میفهمند اما درسری انیمیشنهای جدید به جای صدای زنگ، صحبت میکند. تینکربل یک پری بااستعداد و خلاق است و خصوصیات بچگانه دارد. او شجاع و ماجراجو است و همین خصوصیت او را به دردسر میاندازد. تینکربل یک پری مهربان است اما گاهی زود عصبانی میشود. او هم مثل بقیه پریها پرواز میکند و میتواند با پاشیدن پودر جادویی روی دیگران آنها را هم به پرواز درآورد. او هر بار مرتکب اشتباهی بزرگ میشود اما سعی میکند آن را جبران کند و …
در اوایل دهه هفتاد،دوقلوهایی توسط مردی به سرپرستی گرفته می شوند تا آنها را تبدیل به ستارگان دنیای راک کند.درحالیکه گروه به موفقیت دست پیدا می کند،"لاورا" آنها را برای نوشتن یک مقاله دنبال می کند...
ویکتور فن دورت و ویکتوریا دورگلات بنا به ملاحضات مالی و اجتماعی خانوادههایشان میخواهند با هم ازدواج کنند. در هنگام تمرین مراسم عروسی، ویکتور مدام خطابهای را که باید بگوید فراموش میکند. او به جنگل میرود و در حالی که خطابهاش را با خود تکرار میکند، حلقه را از شاخه درختی که مانند یک دست از زمین بیرون آمده است میگذراند. شاخه در حقیقت دست عروس مردهای است که از خاک بیرون مانده است. ماجراهای ویکتور، سرگردانیش در دنیای مردگان و عشق یک طرفه عروس مرده به او از این جا آغاز میشود...
«خانم توييدي» يک مرغ داري را مي گرداند که اکثر ساکنانش به زندگي کوتاه و يک نواخت شان، يعني تخم گذاشتن و سرانجام به غذاي اصلي روز يکشنبه ي آدم ها تبديل شدن، تن داده اند. اما «جينجر» به دنبال زندگي بهتري است و مدت هاست به دنبال راهي براي فرار مي گردد...
یک خانم خجالتی گوشه گیر توسط یک موجود نامرئی متقاعد می شود که آواز بخواند. متعاقباً، او متوجه می شود که توسط یک مامور استعدادهای ضعیف مورد توجه قرار می گیرد و استعداد او در صحنه نمایش داده می شود. او همچنین با مردی مهربان اما عصبی آشنا می شود که بهترین دوست او می شود...
گراهام، یک کارگر ولزی تنها، جیمز، یک پسر ده ساله را به فرزندی قبول می کند. گراهام همیشه می خواست یک پسر داشته باشد، اما جیمز پدر بیولوژیکی خود را دوست دارد. آیا این دو می توانند یکدیگر را به عنوان خانواده بپذیرند؟..
ماه مه سال ۱۹۴۳،پایگاه نیروی هوایی آمریکا در انگلستان.چهار افسر و شش داوطلب یک هواپیمای بمب افکن بزودی بیست و پنجمین ماموریت خود را آغاز می کنند.اگر آنها ماموریت خود را به پایان برسانند اولین گروه در نیروی هوایی آمریکا می شود که تور وظیفه خود را به پایان رسانده اند…
داستان این انیمیشن در مورد فینیاس و ورب می باشد که دو کارآگاه می باشند. آنها تلاش دارند تا با هوش و استعداد خود ناپاکی ها را از شهر دور کنند. دشمن اصلی این دو دکتر هایزن شرور می باشد . هایزن فردی است بسیار باهوش و نابغه ولی استعداد خود را در زمینه تبهکاری استفاده می کنند. دکتر هایزن بدجنس توانسته است با دسترسی به تمام اطلاعات شخصی مردم شهر دانویل این فایلها را بدست آورد و سعی در اخاذی از مردم شهر کند. دو مامور مخفی ما باید از حادثه بزرگ جلوگیری به عمل آورند و تلاش کنند تا با هوش خود جلوی این مرد را گرفته و اعمال شیطانگونه ی وی را بی اثر گذارند.