نورا، موسیقیدان پیشین، برای پرورش فرزندش به حومه شهر نقل مکان میکند. هنگامی که همسرش برای کار سفر میکند، او با چالشهای مادر بودن به تنهایی، زندگی در خانهای جدید و اشتیاقهای موسیقایی دیرینهاش روبرو میشود. نورا برای غلبه بر این چالشها به ساختن موزیکویدئوهای خیالی پناه میبرد.
زمانی که خوانندهی جوان و با استعداد، "روکسی سانتوس" با یک تهیه کننده به نام "ادی مرز" آشنا می شود، "ادی" به او وعدهی یک سبک زندگی شگفت انگیز و یک قرارداد ضبط در آینده را می دهد. حالا "روکسی" باید برای اثبات خودش از صدایش استفاده کند...
کارآگاه نیک برکات فکر می کرد که برای کار در دایره ی جناییِ پورتلند آمادست , تا اینکه شروع به دیدن چیزهایی کرد که توضیحی براشون نداشت . و بعد از ملاقات با آخرین بازمانده ی خانوادش , نیک به رازی که در پس این وقایع هست پی می بره . نیک مثل بقیه ی آدمها نیست , اون از نوادگانِ نسلی از شکارچی هاست که به اسم “گریم” شناخته می شن. کسانی که مسوول جلوگیری از تکثیر موجوداتِ ماورالطبیعه هستن. و این گونست که داستانِ نیک آغاز می شه , در حالی که در ابتدا نسبت به این جریان بی میله ولی در حالی که مشغول کار بر روی پرونده های جنایی به همراهِ همکارش هست به جریاناتی بر می خوره که باعث می شه با دنیای این موجوداتِ انسان نما ارتباط برقرار کنه...
سریال داستان یک مهمانی شبانه فارق التحصیلان را نشان میدهد که در مکانی گیر افتاده اند و هر کاری انجام میدهند تا رویاهای دبیرستانی آنها به واقعیت بپیوندد و …
این سریال داستان دو دختر جوان رو مطرح میکنه که متوجه میشن به طور تصادفی هنگام به دنیا اومدن با هم دیگه عوض شدن. “بی کنیش” در خانواده ای ثروتمند به همرا دو والدین و دو برادرش بزرگ شده و در مقابل “دافنه واسکوئز” که قدرت شنوایی خودش رو در بچگی به دلیل مننژیت از دست داده به همراه تنها مادرش و در محیطی فقیرانه بزرگ شده است . داستان وقتی دراماتیک میشود که دو خانواده همدیگه رو ملاقات میکنند و بر سر این که چه جوری به خاطر دخترا باهم زندگی کنن جر و بحث میکنند …