استیو که از شکست زندگی مشترکش رنج میبرد، برای فرار از مشکلات به کوهستان میرود. اما به جای آرامش، با مشکلات بزرگتری روبرو میشود که در دل طبیعت کمین کردهاند.
داستان فیلم در خصوص زوجی خلافکار است که در یکی از سرقتهای خود از یک خانه با یک زن اسیر شده در آنجا روبرو میشوند، که در ادامه متوجه میشوند صاحب خانه برای آنها نقشه کشیده است.
"آماندا" که در به در دنبال کار میگردد بالاخره یک موقعیت شغلی در هتلی واقع در شهری کوچک نصیبش می شود، جائی که او مجبور می شود برای زنده ماندن با چنگ و دندان مبارزه کند...
کریس و آر. جی. پنج سال پس از آشکارسازی تمایلات همجنسگرایانه خود به خانوادهها و کلیسایشان، دوباره به هم میرسند. در این دیدار، در حین سوگواری برای دوست مشترکشان رادنی، عواملی که منجر به جدایی آنها شد، آشکار میگردد.
جولی کستر سال ها پس از مرگ همسرش به همراه پسر جوانش در کشور سفر می کند تا زندگی جدیدی را آغاز کند. او متوجه می شود که فردی وسواس فکری خطرناکی نسبت به او و پسرش دارد.
کارآگاه نیک برکات فکر می کرد که برای کار در دایره ی جناییِ پورتلند آمادست , تا اینکه شروع به دیدن چیزهایی کرد که توضیحی براشون نداشت . و بعد از ملاقات با آخرین بازمانده ی خانوادش , نیک به رازی که در پس این وقایع هست پی می بره . نیک مثل بقیه ی آدمها نیست , اون از نوادگانِ نسلی از شکارچی هاست که به اسم “گریم” شناخته می شن. کسانی که مسوول جلوگیری از تکثیر موجوداتِ ماورالطبیعه هستن. و این گونست که داستانِ نیک آغاز می شه , در حالی که در ابتدا نسبت به این جریان بی میله ولی در حالی که مشغول کار بر روی پرونده های جنایی به همراهِ همکارش هست به جریاناتی بر می خوره که باعث می شه با دنیای این موجوداتِ انسان نما ارتباط برقرار کنه...
این سریال اسپینآف فیلم The Bad Boys میباشد و داستان سید برنت را دنبال میکند. او آخرین بار درحال از بین بردن یک کارتل مواد مخدر دیده شده است، سید گذشتهی پیچیدهی خود را فراموش کرده است و در حال حاضر یک کارگاه سرسخت است. شریک او در ماموریتهایش نانسی مککنا (جسیکا آلبا) است. سید معتقد است که شیوهی زندگی غیر طبیعی او میتواند راز شخصی او را پنهان کند. زمینهی مشترک این دو در خطرناکترین جنایتهای شهر لسآنجلس پیدا خواهد شد.