ماجرای دو دوست به نامهای گورکان و آلتان است که برای نجات دختری از یک قبيله به سفری خطرناک میروند. در این سفر پرماجرا، آنها با مشکلات و تهدیدهای زیادی روبرو میشوند و در نهایت با اشتباهات خود، موقعیتهای خندهداری را ایجاد میکنند.
سینان، معلمی دلسوز و طرفدار تیم فوتبال فنرباغچه، از استانبول به شهر ترابزون منتقل میشود. او که در ابتدا از ابراز علاقه خود به فنرباغچه در میان هواداران ترابوزاناسپور بیم دارد، با چالشها و اتفاقات مختلفی روبرو میشود.
دو دوست ماجراجو، با ربودن دختر یک رئیس مافیای قدرتمند، خود را درگیر ماجرایی پر از خطر و هیجان میکنند. آنها برای فرار از دست مافیایی که به دنبالشان است، از استانبول فرار میکنند اما در هر جایی که میروند، مشکلات جدیدی برایشان پیش میآید.
جوات تصمیم به قتل میگیرد و دوستانش نیز به او ملحق میشوند. در حالی که آنها تلاش میکنند جسد را پنهان کنند، همسر و پسر یکی از دوستانشان به دنبال آنها میافتند و ماجرا وارد پیچ و خمهای جدیدی میشود.
در فیلم اول که اکیپ برای مراسم عروسی اسماعیل جمع شده بودن ، این دفعه برای مراسم ختنه کردن نوه اسماعیل ، ماتیاس آستین ها رو بالا میزنن . فقط یه مشکلی وجود داره ، خانواده مادر لتونیایی ماتیاس ، به طور قاطع با مراسم ختنه مخالفت میکنه . به همین خاطر اکیپ یه نقشه میکشه ، قراره ماتیاس رو به سیواس آورده و در جریان یک مراسم دسته جمعی ختنه بچه ها اون رو هم مخفیانه وادار به ختنه کردن بکنن . در حالی که تمام این اتفاقات داره رخ میده ، تئوپچئو فیکرت هم به دنبال راه های اعلان عشق خودش به لیلا که در هتل سیواس کار میکنه ، خواهد افتاد