الیوت آرنولد مردی شکست خوردهاست که در میامی شرکتی تبلیغاتی دارد. او در گذشته خانواده خوبی داشته و به مدت ۱۸ سال در روزنامه میامی داستان فکاهی مینوشتهاست، اما به دلیل اختلاف با رئیس جدید خود اخراج شده و در همان روز او به خیانت همسرش نیز پی میبرد و این در حالی است که پسری نوجوان به نام نایجل حاصل ازدواج آنهاست و …
دیوید ایمز (تام کروز) دنیا را در دستانش دارد. او هر چه بخواهد دارد: مکیت یک موسسه انتشاراتی ، ثروت فراوان ، زیبایی ، یک خانه خارق عاده در منهتن و یک دوست دختر س +ک به نام جولی (کامرون دیاز). یک روز او دختری به اسم سوفیا (پنه لوپز کروز) را می بیند و ناگهان کشف می کند عشق چیست. بدبختانه رابطه رو به رشد دیوید با سوفیا، حسادت جولی را برمی آنگیزد، ظاهرا او از رابطه در واقع سرسری دیوید با خودش برداشت دیگری کرده، بنابر این دیوید را به گردش با ماشین دعوت می کند، ماشین را به جایی می کوبد، خودش می میرد . دیوید نجات می یابد اما صورتش از شکل افتاده و باید ماسکی به چهره بزند تا زخم های صورتش را بپوشاند . این حادثه باعث می شود دید او نسبت به زندگی تغییر کند .
«جی» و «باب» پی میبرند کتاب مصوری که دوستشان قبلا با الهام گرفتن از زندگی آن دو منتشر کرده، قرار است به زودی تبدیل به فیلم شده و روی پرده سینما برود. آن ها تصمیم می گیرند سازندگان فیلم را پیدا کرده و کارشان را متوقف کنند...
آشپز جوانی که در یک کشتی نظامی آمریکایی خدمت میکند و آرزوی سرآشپز شدن را در سر دارد، به دلایلی از ارتش اخراج یا استعفا میدهد. به جای تسلیم شدن به ناامیدی، تصمیم میگیرد به پاریس سفر کند و در رستوران سرآشپز مشهور و نویسندهی کتابهای آشپزی که الهامبخش او بوده، به عنوان کارآموز مشغول به کار شود. داستان فیلم در مورد...
به یک پسر نوجوان دبیرستانی فرصتی داده شده تا برای مجله «رولینگ استون» در مورد یک گروه راک، مقالهای بنویسد، آن هم در حالی که قرار است به همراه این گروه راک به یک سفر برای اجرای کنسرت جدیدشان برود…
«رابرت کليتن دين» (اسميت)، پدري مهربان، همسري وفادار و وکيل دادگستري، به فروشگاه مي رود تا براي همسرش هديه اي بخرد. اما خودش نمي داند که در ساک خريدش، نواري ويدئويي انداخته اند که قتل اخير سناتوري امريکايي را به دست «توماس رنولدز» (وويت)، يکي از مأموران فاسد و رده بالاي سازمان امنيت آن کشور، نشان مي دهد. ديري نمي گذرد که «رنولدز» به تعقيب «دين» مي پردازد تا نوار را به چنگ آورد...
جِی و مکس، نویسنده و گزارشگر ورزشی، دوست هستند. مکس از جِی میخواهد که سعی کند سردبیر جِی، سامانتا را قبل از عروسیاش اغوا کند تا ببیند که آیا او به اندازه کافی وفادار است یا خیر...
هلدن و بنکی هر دو طراح کتاب های کمیک هستند. همه چیز خوب پیش می رود تا اینکه آن دو با دختری بنام آلیسا آشنا می شوند، که او نیز طراح کتاب های کمیک است. هلدن عاشق این دختر می شود، اما …
داستان فیلم عاشقانه کمدی Mallrats 1995 در مورد دو دوست صمیمی که هردو مورد خیانت دوست دختر هایشان قرار گرفته اند، برای فراموش کردن دردشان به مرکز خرید محلی می روند و با افرادی آشنا می شوند که…
در این فیلم به کارگردانی «کوین اسمیت»، جی با بازی «جیسون میوز» و باب بیزبان با بازی اسمیت به هالیوود میروند تا از ساخته شدن ریبوت فیلمی بر اساس زندگیشان جلوگیری کنند.
یک زن سرپرست خانوار با اعتماد به نفس بیش از حد ، در تلاش برای به دست آوردن موقعیت بالاتر برای خود و خانواده عجیب و غریب ، پس از از دست دادن شغل خود و حرکت از سمت ثروتمند به سمت فقیر یک شهر کوچک آرکانزاس.
ارل (Earl) نام مردی است که در لاتاری مقدار زیادی پول برنده می شود ولی بلیط آن را در یک تصادف از دست می دهد و در بیمارستان به این نتیجه می رسد که بد شانسی او برای کارهایی است که در گذشته انجام داده و تلاش می کند کار های بد خود را جبران کند و از همه کسانی که به آنها آسیب رسانده دلجویی کند و …