پس از پایان جنگ و برقراری صلح، خلبانان گاندام به زندگی عادی بازمیگردند و گاندامهایشان نابود میشوند. اما با پدیدار شدن دختر گمشده رهبر سابق، ماجرا وارد مرحله جدیدی میشود.
سه سال از زمان تخریب سیاره لا مادل گذشته، اما امپراتوری قدیم، هنوز هم تهدید محسوب می شود. نوجوانی به نام تتسورو که در حال حاضر یک جنگنده شورشی است، متوجه می شود که Galaxy Express 999 بازگشته و...
مارتین براندل، متولد شده از انسان و مگس، توسط محل کار پدرش (شرکت بارتوک) به فرزندی پذیرفته می شود در حالی که کارمندان به سادگی منتظر هستند تا کروموزوم های جهش یافته او از حالت خفته خارج شوند...
یک سازمان تروریستی جدید معروف به "نفر یازدهم" متعهد به کشتار جمعی است. آیا قهرمان کارآگاه سایبورگ و واحد نخبگان مبارزه با جرم و جنایت او قادر به جلوگیری از آنها هستند؟
“کوماتسو نانا” به دنبال دوستش “شوجی” به توکیو نقل مکان میکند تا به زندگیای که همیشه رویای آن را داشته، دست یابد. در قطاری که به مقصد توکیو در حرکت است، او “اوساکی نانا” را ملاقات میکند، دختری که خوانندهی یک گروه پانک راک به نام “بلست” است و او نیز عازم توکیوست تا به آرزوی خود برای تبدیل شدن به یک حرفهای دست یابد. پس از رسیدن به توکیو آن دو راه خود را از هم جدا میکنند اما دست سرنوشت دوباره آنها را با یکدیگر روبرو میکند واین دو دختر همنام در توکیو همخانه نیز میشوند. کمکم پیوند دوستی دو “نانا” محکمتر و عمیقتر میشود و در کنار هم با مشکلاتی که در زندگی عاشقانه و کاری آنها بوجود میآید، روبرو میشوند.
بشر به فضا رفته است. هزاران نفر در مستعمرات فضایی بزرگ مداری که «ساید» نامیده میشوند زندگی میکنند. اما دولت زمین که مستعمرات را اداره میکند، بیعدالت و ظالم است. گروهی از انقلابیون پنج سلاح رباتیک به نام گاندام ساخته و قصد دارند آنها را به زمین بفرستند تا نبرد خود را برای استقلال آغاز کنند. این گاندامها توسط پنج جوان خلبان رانده میشوند که امیدها و رویاهای آزادی ساکنان مستعمرات را با خود همراه دارند وقتی که به زمین فرود میآیند تا عملیات شهاب را شروع کنند.
روبرتا، آن تروریست سابق و خدمتکاری که در فصل نخست سریال «بلک لاگون» حضور یافت، در این مجموعه انیمهای کوتاه پنج قسمتی بازمیگردد؛ این بار، تمامی شرطبندیها لغو شده است! حامی روبرتا، پدرخواندهٔ خاندان لاولیس، در جریان یک گردهمایی سیاسی به قتل میرسد. رد پای قاتل به زودی به روآنآپور میانجامد؛ بنابراین، اکنون او برای انتقامجویی به این مکان بازگشته است! با این حال، گارسیا، پدرخواندهٔ جدید، و فابیولا ایگلیسیاس، شاگرد و خدمتکار روبرتا، درست پشت سر او هستند. با افزایش شمار قربانیان در کشتار خونین روبرتا، نیروهایی از درون آن جزیرهٔ فاسد (که شرکت لاگون نیز بخشی از آن است) و همچنین از کشورهای دیگر، به سمت چیزی که تهدید میکند به جنگی تمامعیار بدل شود، همگرا میشوند!
دو پلیس کاملا متفاوت، یکی با ضریب هوشی بالا اما قدرت بدنی ضعیف و دیگر با قدرت بالا اما کودن و احمق، به عنوان پلیس مخفی به دبیرستانی اعزام می شوند و ...