یک گیمر قهار که نقش راهنمای بازی تختهای فانتزی را بر عهده دارد، زمانی که یک عضو جدید به گروه ملحق میشود، جایگاه خود را به عنوان رهبر گروه نامناسبها در معرض خطر میبیند.
در داکوتای شمالی دو خواهر غریبه درمییابند که مادرشان فوت کرده است و یک قرض بسیار سنگین از خود به جای گذاشته است. اکنون آنها میبایست هر طوری که شده است آن قرض را پرداخت کنند و…
در دوران خشونتآمیزی که با عنوان باکوماتسو شناخته میشد، یک قاتل ایشین که فقط با نام هیتوکیری باتوسای[۱] شناخته میشد، مهارت و خشونتش به مانند افسانهای در عصر بازگرداندی شده بود که او نیز نقش بسزایی در پیروزی انقلابیون داشت. با نزدیک شدن به اتمام زمان جنگ، بدون اینکه هیچ رد پایی از خود به جای بگذارد ناپدید شد، و یازده سال بعد فقط به عنوان یک شمشیرزن سرگردان با نام «هیمورا کنشین» به پا خاست. او به مکانهای مختلفی مهاجرت میکند تا به منظور جبران و کفارهای برای کشتار و گناهانی که در گذشته مرتکب شده باشد و بتواند از مردم عادی محافظت کند...