در آیندهای نزدیک در توکیو، در حالی که خطر وقوع زلزلهای مهیب وجود دارد، شوخی دو دوست با مدیر مدرسه پیش از فارغالتحصیلی، به نصب دوربینهای مداربسته در مدرسه منجر میشود...
هیامی ترویا یک کارمند اداری فداکار است که به عنوان سردبیر یک مجله، وظایف خود را به بهترین نحو انجام می دهد. او فردی با شخصیت کاریزماتیک است که هم با ناشر و هم با زیردستانش رابطه خوبی برقرار کرده و همه چیز را به خوبی مدیریت می کند. در حین گپ زدن با رئیس مستقیمش، احساس خاصی به او دست می دهد. آیا او اشتباه متوجه شده که مجله قرار است تعطیل شود؟ اگر چنین است، او بدون مبارزه تسلیم نخواهد شد. او برای اینکه مجله به کار خود ادامه دهد و شغل خودش و دیگران را حفظ کند، مبارزه خواهد کرد.
داستان بعد از سریال درام «احتیاط، همسر خطرناک» اتفاق میافتد و یوکی ایسایاما (هیدتوشی نیشیجیما) پس از بازگشت به خانه، تپانچه را به سمت نامی ایسایاما (هاروکا آیاسه) نشانه میرود...
: سالا یه معلم در دبیرستان است. و با یک دانش آموز دختر رابطه برقرار کرده است. یک روز متوجه میشه که پدر اون در یک مسئله جنایی دست داشته است.او از پدرش سالها جدا بوده است. او به خانه پدرش میرود و میبیند که پدرش، پسری را زندانی کرده است. و پدرش از سالا میخواهد تا پسرک را پنهان کند و اجازه ندهد بقیه بویی ببرند و...حالا سالا ممکنه صلاح باشه
داستان واقعی این فیلم، در مورد «جون شیک» جوان کره ای است که در مزرعه پدربزرگ دوستش «تاتسو» کار می کند. او رویای شرکت در المپیک توکیو، بعنوان یک دونده ماراتون را دارد، اما با آغاز جنگ، او و دوستش هر دو مجبور می شوند در ارتش نام نویسی کنند…
بیمارستان دانشگاه توهو یک تیم فوقالعاده جراحی عروق کرونر تحت رهبری یک جراح جدید و ستارهدار آمریکایی (Kiji Kikkawa) ایجاد کرده است که متخصص در روش بسیار پرخطر «باتیستا» برای کوچک کردن اندازه قلبهای بزرگ شده است. به طور معمول این روش تنها 60 درصد موفقیت دارد، اما «تیم باتیستا» به 26 موفقیت پیاپی دست یافته است...
بخش سوم کتاب چهارگانه قدرت الکساندر سوکوروف، به دنبال مولوخ (1999) و تلتز (2001)، بر روی امپراتور ژاپن هیروهیتو و شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم تمرکز می کند، زمانی که او سرانجام با ژنرال داگلاس مک آرتور روبرو می شود که به او پیشنهاد می کند شکست دیپلماتیک را بپذیرد...
سه مرد که کلاه ایمنی موتورسیکلت به سر دارند از یک فروشگاه رفاه سرقت می کنند و سپس وسیله نقلیه خود را بیرون بیمارستان رها می کنند. گروهی از مردم در بیمارستان گروگان گرفته می شوند و بازرس ایشیدا و کاپیتان توهنو مذاکرات را انجام می دهند...
این بار گودزیلا با موجودی بیگانه و اسرارآمیز که تبدیل به هیولایی به نام "اورگا" می شود مبارزه می کند. آنها برای مبارزه نهایی در شهر شینجوکو به هم می رسند...