دانشجویان در دانشگاه کلمبیا، با برپایی «اردوگاه همبستگی غزه» در محوطه دانشگاه، به دنبال وادار کردن دانشگاه به قطع سرمایهگذاری از شرکتهای تسلیحاتی آمریکایی و اسرائیلی بودند.
از خراب کردن جشن شکرگزاری تا یک رابطه عاشقانه تابستانی دیوانهوار، چلسی هندلر داستانهای دوران بلوغ، برخوردهای غیرمنتظره و آن باری که با بیل کازبی ملاقات کرد را روایت میکند.
لی ونتیان پس از مردود شدن در کنکور، در شهرستانی مشغول به کار میشود. با معرفی دوستش، زیر نظر فردی به نام برادر بین کار میکند. ناگهان، پدرش در حین تحقیق دربارهی شکار غیرقانونی ناپدید میشود. ونتیان با یافتن سرنخهایی متوجه ارتباط برادر بین با این ماجراها (شکار غیرقانونی، قتل و پنهان کردن جسد) میشود و قسم میخورد پدرش را پیدا کند. بدین ترتیب، داستانی پر از تعلیق، عشق و انتقام شکل میگیرد.
در دوران همهگیری کووید-۱۹، جین زو که به دلیل شیوع ویروس مجبور به دورکاری شده بود، تصمیم گرفت برای تجربه سبک زندگی جدیدی از شهر به سانلی نقل مکان کند، جایی که میتوانست از ماهیگیری لذت ببرد. اما کمکم متوجه شدیم که مشکلاتی مانند «خانههای خالی» در آن منطقه وجود دارد.
این داستان درباره زندگی دو هماتاقی دانشجویی به نامهای یومی و روکا است. روکا با وجود فعالیت در یک گروه موسیقی، همیشه بیپول است، در حالی که یومی برای کار در یک کتابفروشی پارهوقت کار میکند.
بلیک شلتون در جشنی با حضور ستارگان، صدمین سالگرد گرند اول اپری را گرامی می دارد. در این جشن، هنرمندانی چون اشلی مک براید، برد پیزلی، کارلی پیرس، کری آندروود، کلینت بلک، دیرکس بنتلی، گارث بروکس، کلسی بالرینی و لینی ویلسون به اجرای برنامه می پردازند.
مستند «سقوط دیکتاتوری آلمان» زندگی آدولف هیتلر را از کودکی تا تبدیل شدن به یک دیکتاتور و معمار فاجعه جهانی بررسی میکند و نیروهای مؤثر در این تحول را با استفاده از تصاویر آرشیوی نشان میدهد. این مستند به ظهور او به عنوان یک سخنران فریبنده در آلمان میپردازد.
نگاهی صمیمانه به سفر تحولآفرین اسنوبوردسوار، کیمی فاسانی، به سمت مادری. او با حمایت متخصصان، در طوفانهای زندگی حرکت میکند، در عین حال که جایگاه خود را در اسنوبوردینگ حفظ کرده و به عنوان یک زن رشد میکند.
این مستند به داستان زندگی جدیدترین بازیکنان تیم ملی انگلستان میپردازد. این بازیکنان، از جمله کول پالمر، کوبی ماینو، اولی واتکینز و مارک گوئهی، از ریشههای محلی خود به اوج فوتبال اروپا رسیدند. مستند، با تکیه بر گفتههای خانوادهها و مربیان آنها، نبردهای شخصی این بازیکنان و مسیر پیشرفتشان را به سوی تبدیل شدن به نسل جدیدی از ستارههای انگلستان روایت میکند.
بیست و پنجمین دوره جوایز بینالمللی آکادمی فیلم هند ، که با نام IIFA نیز شناخته میشود، در تاریخ 8 تا 9 مارس 2025 در مرکز نمایشگاه و همایش جیپور در جیپور ، هند برگزار شد، این جوایز که در بخش عمومی، ویژه و فنی به فیلمهای هندیزبان تعلق میگیرد در سال ۲۰۰۰ میلادی بنیانگذاری شدهاست.
قهرمان ما می فهمد که مدرسه از او می خواهد به یک کلاب ملحق شود و در حین جست و جوی مخالف میلش به تجینا-سنپای بر می خورد که سعی دارد در اتاق کلابش شعبده بازی کند. تجینا-سنپای ترس بسیاری از روی صحنه دارد و حالا که بیننده ای دارد تلاش هایش در یک کلمه خنده دارند.
سوباسا اوزارادو سالش بوده، به وسیله یه توپ فوتبال از مرگ نجات پیدا میکنه و از اون موقع فوتبال عشق همیشگی اون میشه. توی 12 سالگی سوباسا و مادرش به شهر نانکاتسو مهاجرت میکنن. اونجا سوباسا یک تیم فوتبال محلی رو میبینه و عضو تیم اون ها میشه و رقیبهای تازه پیدا میکنه ...
حین دوران طولانی جنگ داخلی که شمالی ها را برابر جنوبی ها قرار داد، بسیاری از شمالی ها از هنرهای جادویی سیاه استفاده کردند تا ابرسربازهای هیولایی – تجسم یافته ها- را بسازند. حالا که جنگ تمام شده، این هیولاها باید یاد بگیرند که چگونه در جامعه ای صلح آمیز زندگی کنند، یا اینکه توسط شکارچی هیولا کشته شوند... نانسی اسکال بنکرافت، دختر یک تجسم یافته که به دست یک شکارچی هیولا کشته شد، تصمیم می گیرد تا خود به شکارگر شکارچی تبدیل شود، اما زمانی که با شکارش مواجه می شود او حقیقت دردناکی درباره زندگی تجسم یافته ها را کشف می کند.
این سریال به داستان چهار نفر میپردازد که هر کدام کاملا متفاوت از یکدیگر زندگی کرده اند. یون دونگ جو (Han Ji-Hye) سعی دارد تا زندگی سختی که گذرانده است را جبران کند. او در شش سالگی در یتیم خانه رها شد و هیچ چیز به جز نامش را به خاطر نمی آورد اما با وجود سختی های زیادی که متحمل شده، شخصیت بسیار روشن و مثبتی دارد. از طرفی چا پیل سونگ (Lee Sang-Woo) ، کاراگاه بسیار ماهریست که در کودکی والدین خود را از دست داد و نزد مادربزرگ ثروتمندش بزرگ شد، اما او نیز بخاطر آسیب های روانی که پس از مرگ والدینش متحمل شد و با وجود محبوبیت فراوانی که بین زنان دارد، به هیچ عنوان حاضر به ازدواج نیست و …
زمانی که از لرد ال-ملوی دوم، ویور ولوت بعدی، خواسته می شود تا نسبت به قلعه آدرا ادعای وراثت کند، با شاگردش گری برای برای اینکار راهی سفر می شود. اما تنها آنها نیستند که فراخوانده شده اند. وصیت مالک قبلی اینست که مسابقه ای، شامل لوویاگلیتا ادلفلت- باید برگزار شده و برنده صاحب فلعه می شود.
کامیجوی تومنا یک دانش آموز است که در آکادمی شهر زندگی می کند،مدرسه ای بسیار پیشرفته از لحاظ تکنولوژی. او که لحاظ قدرتی در رده ۰ قرار دارد(بدون هیچ قدرتی به طور ناگهانی قابلیت تصور شکن را پیدا می کند قابلیتی که با آن میتوان هر چیزی را به واقعیت تبدیل کرد. او با دختری به نام ایندکس آشنا میشود که می خواد از دست یک اورگان جادویی و قدرتمند فرار کند او ۱۰۳۰۰۰ عدد کتاب جادوی ممنوعه دارد که آن اورگان هم به دنبال همان هاست.حالا آینده و زندگی این دو به هم پیوند خورده است و او باید به ایندکس کمک کند تا فرار کند.
نگ یونگ بک (Lee Ho-Won) جوان دبیرستانیست که همراه مادربزرگ فقیر خود در شهر کوچکی زندگی میکند و عاشق موسیقی هیپ هاپ است و آرزو دارد که یک رپر شود. به همین خاطر به سئول سفر میکند، درحالی که زندگی در سئول برای او آسان نیست، در دبیرستانی ثبت نام میکند که در آن جا دانش آموز سونگ ها جین (Lee Na-Eun) هم مشغول به تحصیل است. او که آرزوی نویسندگی دارد با بنگ یونگ بک آشنا میشود و این دو سعی میکنند که به هم کمک کنند. از طرفی در همان دبیرستان، کیم ته هوانگ (Shin Won-Ho) که او هم علاقه اش رپر شدن است درس میخواند و از طرف خانواده ثروتمندش حمایت میشود، شروع به اذیت کرذن بنگ یونگ بک میکند.
تو ذهنم گیر کرده و نمی تونم از سرم بیرونش کنم. صدای مافویو سلاح دیوانه و خطرناکی است. آن روز، ریسوکا اوئنویاما حس کرد که نواختن گیتار و بسکتبال بازی کردن، که قبلا خیلی به آن ها علاقه داشت، خسته کننده شده است. سپس او به مافویو ساتو برخورد، که گیتار شکسته ای را در دست داشت و تصمیم گرفت آن را تعمیر کند. لحظه ای که اوئنیاما تعمیر گیتار را به اتمام رساند، مافویو کاملا به او وابسته شد. ولی بعد از شنیدن صدای مافویو تاثیر عمیقی روی او گذاشت.
این سریال کمدی و اجتماعی که بر اساس سریالی محبوب مربوط به دههی نود میلادی ساخته شده است ، داستان افرادی را به تصویر میکشد که مشکلات زیادی در زندگی دارند و همینطور اتفاقات و ماجراهای زیادی برایشان پیش میآید و…
این سریال نشان دهنده وقایع بعد از انتقالی چوی جون وو (Ong Seong-Wu) به مدرسه و محیط جدید میباشد. او در بیان احساساتش خوب نیست و زندگی خود را به تنهایی سپری میکند اما روحیه بسیار لطیفی دارد. پس از ورود به مدرسه جدید با یو سو بین (Kim Hyang-Gi) که شاگرد ممتاز مدرسه میباشد ملاقات میکند که او خود تحت کنترل شدید مادرش است و آرزوی مستقل شدن دارد. از طرفی ما وی یونگ (Shin Seung-Ho) دانش آموزیست که کامل و همه چیز تمام به نظر می آید اما درواقع از مشکل و پیچیدگی سختی رنج میبرد. زندگی او و یو سو بین پس از ملاقات با چوی جون وو شامل تغییراتی میشود که …
چا یو هان (جی سونگ) دکتر بیهوشی نابغه ای است که به سبب نبوغ فراوانش شخصیتی بسیار متکبر دارد؛ اغلب به او لقب دکتر “ده ثانیه ای” داده اند چرا که میتواند بیماری شخص را سریعا بیابد! برخلاف او کانگ شی یونگ (Lee Se-Young) که در همان مرکز بیهوشی کار می کند شخصیتی بسیار گرم و ذهنی هوشمند دارد و با دقت به بیماران خود گوش می دهد. افراد با درد حاد یا مزمن مرموز به بیمارستان می آیند و در آنجا چا یو هان و کانگ شی یونگ سعی می کنند علل دردشان را پیدا کنند…
رابین یک هکر نوجوان است که مجبور به پیوستن به گروهی از رانده شدگان برای مبارزه با کلانتر دیوانه ناتینگهام می شود. این در حالی است که طوفان خیابان های لندن قرن 23ام را نابود کرده است. او که یک دختر یتیم اما سرکش است، متوجه می شود که سرنوشتی به مراتب بزرگتر از آن چیزی که تصور می کرده در انتظارش است. او زمانی به این نتیجه می رسد که یک دستکش با تکنولوژی بالا که متعلق به پدرش بوده به او می رسد…
این داستان به بخش تاریک جامعه و دکترهایی مربوط میشود که به دنبال کشف حقایق و مشکلات و بیماری هایی که در بخش صنعتی وجود دارد میپردازند. دو جونگ یون (پارک جین هی) به عنوان دکتر سلامت بخش صنعتی کار می کند، او با دکتر هو مین کی (بونگ ته کیو) همکاری می کند تا درباره حوادث صنعتی، بیماری ها و سایر حوادثی که در مکان های صنعتی رخ می دهد، تحقیق کنند…
گی مو هیوک (Yoon Gyun-Sang) وکیل پول دوستی میباشد که برای برگرداندن شهرت وکالت خود که طی یک ماجرای قتل در مدرسه از دست داده است تصمیم میگیرد به عنوان معلم در دبیرستان مشغول به کار شود و در آن جا راز دانش آموزان را بفهمد…
یوتا هیبیکی نمیتونه به یاد بیاره که کیه، و حالا میتونه چیزهایی رو ببینه و بشنوه که بقیه نمیتونن! صدایی از یک کامپیوتر قدیمی به او میگوید که شغلش را به یاد آورد، و او مخلوقی عظیم الجثه و ساکن را در فاصله میبیند. هیچ چیز با عقل جور در نمیاد تا زمانی که آن حیوان زنده میشود! به طور ناگهانی، یوتا به درون دنیایی دیجیتال که در دنیای واقعی قهرمان غول پیکر-گریدمان نام دارد کشیده میشود!
هتل دل لونا، یک هتل قدیمی و متفاوت واقع در مرکز شهر سئول است. جانگ مان وول (IU) هزار سال است که مدیر این هتل بوده. او بخاطر گناهی که انجام داده در این هتل محبوس شده. تنها راه فرار او پیدا کردن کسی است که گناه بدتری نسبت به خودش انجام داده باشد اما او حتی به یاد نمی آورد چه خطایی ازش سر زده و در عین حال مجبور به نگهداری از هتل هم میباشد جایی که مشتریان آن تنها ارواح هستند…