سرگذشت این گروه موسیقی در طول چهار دهه فعالیت هنریشان، از طریق هفت آلبومشان بازگو میشود. هر آلبوم، پرده از فصلی پرکشش در سیر تحول این گروه برمیدارد.
این فیلم پرتره ای از فضای فرهنگی منحصر به فرد برای ارواح، خدایان و مردم است. در حالی که تئاترهای دائمی معمولاً در اکثر شهرهای مدرن بینالمللی ساخته میشوند، هنگ کنگ معماری منحصر به فرد تئاتری را حفظ میکند، یک سنت چینی که بیش از یک قرن دوام آورده است یعنی تئاتر بامبو...
پرتره ای خنده دار و زیبا از بزرگ شدن دو برادر. این فیلم برادران را در یک تابستان دنبال میکند که تفاوتهای ظریف و عصبانی کردن یکدیگر را به تصویر میکشند...
«ویگاستاک» یک فستیوال سالانه دِرَگ (Drag) بود که به مدت نزدیک به ۲۰ سال، به شکل پر زرق و برق، پایان تابستان را برای جامعه همجنسگرایان در شهر نیویورک اعلام میکرد. اواخر شبی در سال ۱۹۸۴، لیدی بانی و چند نفر از دوستانش مست و سرگردان از «کلاب پیرامید» در دهکده شرقی به سمت پارک «تامپکینز اسکوئر» رفتند و به صورت بداهه، یک نمایش دِرَگ را در محوطه موسیقی پارک اجرا کردند. این اتفاق به زودی تبدیل به یک فستیوال دِرَگ سالانه شد.
در بوته زارهای کنیا، یک قاچاقچی عاج تازه کار برای این که بتواند سری در میان سر ها در بیاورد تلاش می کند و نیرو های دولتی نیز برای از بین بردن کسب و کار او می کوشند...
دادی ویر، اسطوره راگبی اسکاتلندی در سال 2016 به بیماری MND مبتلا شد. پزشکان گفتند که او ظرف یک سال روی ویلچر خواهد نشست. اما در عوض، او با این بیماری مبارزه می کند و در ماموریت یافتن درمانی است...
داستان سرایی بدون عذرخواهی گریفین، بیش از 30 سال کار کمدی او را به تصویر می کشد. گریفین از طریق هوش سریع و لفاظی های آتشین خود، دیدگاه خود را در مورد تعدادی از موقعیت های خانوادگی شخصی و مسائل دنیای واقعی تغییر می دهد...
مادر بزرگ 72 ساله ای به نام «مال سون» که از تنهایی و زندگی مجردیش لذت می برد. روزی «گونگ جو» و خواهر کوچکش نزد مال سون رفته و خود را نوه او معرفی می کنند و از آن زمان به بعد، زندگی آرام مال سون دستخوش تغییراتی می شود...
این فیلم داستان مردی را نشان می دهد که در سنین جوانی همه چیزش را به خاطر قمار از دست داده است و اکنون تصمیم دارد تا از تمام کسانی که زندگی او را نابود کرده اند انتقام سختی بگیرد و …
این روایت، سرگذشت کارول شلبی، اسطوره صنعت خودروسازی را به تصویر میکشد؛ مردی که زندگی خود را از پرورش مرغ آغاز کرد و در نهایت، به یکی از پرافتخارترین رانندگان مسابقات اتومبیلرانی در تاریخ ورزشهای موتوری آمریکا بدل گشت. او تنها فردی است که توانسته در مسابقات ۲۴ ساعته لمانز، هم به عنوان راننده و هم به عنوان سازنده، به مقام قهرمانی دست یابد.
گرگ دیویس به شهر کوچک معدنی هویلند کامن در نزدیکی بارنزلی سفر میکند تا از مکانهایی دیدن کند و با افرادی که از کتاب "Kestrel for a Knave" و فیلم رمان "Kes" الهام گرفتهاند ملاقات کند...
صدها هنرمند ناشناخته در آلبومی از موسیقی اصلی با یکدیگر همکاری میکنند و در نتیجه کلاژی از داستانها و صداهایی به وجود میآیند که از مرزهای اجتماعی فراتر میروند...
دونگ جین (Jang Dong-Yoon) افسر نخبه ایست که تنها یک ماه به ترخیص او از منطقه نظامی مانده است. او به بخش جستجو در منطقه ای غیرنظامی فرستاده می شود و در آنجا با …
دختری به اسم شین یون باک (Geun-young Moon) برای اینکه نقاشی یاد بگیره خودشو به شکل پسرها در میاره. در این میان با ورود استاد تان ون داستان شکل دیگری میگیره. ماجراهای مختلف باعث ایجاد نوعی پیوند قلبی بین اونا میشه. تان ون در موقعیت های مختلف به شین یون باک کمک میکنه. داستان در ادامه به ماجراهای ده سال قبل اشاره میکنه که به مرگ پدر شین یون منجر شده. پادشاه با دیدن هنر فراوان این دو اونها رو مامور میکنه که از زندگی مردم با نقاشی هاشون با خبر کنه و در ادامه ازشون میخواد که در مورد راز پرتره سلطنتی پدرش تحقیق کنند.
جسور (پاتریکس)، جوانی است که به هدف گرفتن انتقام، نام فامیل خود را تغییر دادهاست. او به دلیل گرفتن انتقام پدرش با نقشههای قبلی به دهکده کورلوداء نقل مکان میکند و در بدو ورود با اسبی که به همراه سوارکارش کنترل خود را از دست داده روبرو شده و به نحوی آنها را از افتادن در پرتگاه نجات میدهد. به این ترتیب سوهان (اکسیس) و جسور (پاتریکس) آشنا میشوند. در واقع جسور (پاتریکس) که یکی از شخصیتهای اصلی داستان است زندگی خود را برای نجات دختری که هنوز نمیشناسدش به خطر میاندازد. غافل از اینکه سوهان (اکسیس)، دختر مردی است که...
جونگ دا جونگ (Kim Ha-Neul) چندین سال است که با هونگ ده یونگ (Yoon Sang-Hyun) ازدواج کرده است و دو فرزند 18 ساله دارند ، اگرچه که مدت زیادی از ازدواجشان میگذرد و جونگ دا جونگ ، با قلبی گرم برای زندگی اش تلاش میکند اما بحث و دعواهای میان خود و همسرش تمامی ندارد ، طاقت جونگ دا جونگ وقتی تمام میشود که هونگ ده یونگ از کارش اخراج و پلیس به دنبال او میوفتد ، پس دادخواست طلاق میدهد تا از او جدا شود ، از طرفی هونگ ده یونگ که خود را یک فرد میانسال ناامید میبیند و از کارهای خود پشیمان است ، طی اتفاقی ورق برمیگردد و به یکباره جسم خود را در کالبد 18 سالگی اش میبیند درحالی که روحش همچنان سن فعلی اش را دارد تا اینکه…
زندگی شخصی سیاستمداری به نام گیتر لورنس در حال فروپاشی است. بدون هیچ احساس شرمندگی و پشیمانی، به دنبال پیشبردن برنامههای خودش است درحالی که دیگران نقشه پایین کشیدن او را میکشند. آیا او میتواند با وجود رازهایش پیروز شود؟
فهمیدن آن چه در ذهن یک جنایت کار می گذرد کار آسانی نیست. اما سایمون تحلیل گری است که توانایی درک این موضوعات را دارد . او به عنوان استاد دانشگاه و هم چنین مشاور پلیس در امور جنایی خشن کار می کند. او به کمک همکار جوان خود که دختری است به نام جنی ، سعی می کند تا در افکار جنایات کاران کنکاش کند . جنی که دختر یک محقق پلیس است می تواند در امور احساسی و هم چنین کارهای روزمره به سایمون کمک کنه . چون سایمون و جنی عاشق هم هستن . اما در این میان شخصی وارد داستان میشه که حاضره برای رسیدن به سایمون حتی جنی رو هم بکشه …
(در این سریال) با ماجراهای 15 سال آینده روبرو هستیم، زمانی که گروهی از اکتشافات علمی باعث تغییر زندگی تمامی انسان های ساکن بر روی کره زمین می شوند. (این سریال) راهی را برای یافتن نیمه گمشده ی خود از طریق شش داستان شور انگیز درباره هزینه ی پیدا کردن عشق واقعی (به تصویر می کشد.)
در دهه 1960، سریالی پر از رمز و راز، که در آن شاهد ماجراهای ماورایی دکتر رفات اسمائیل در نقش اصلی هستیم، یک دکتر خونشناس مجرد که با پروندههایی از اتفاقات ماورایی روبرو میشود.
در دوره ای که زن ها اجازه تحصیل نداشتند کیم یون هی (Park Min young) از بچگی خودشو با هویت برادرش یعنی با لباس پسرونه جا میزنه تا بتونه توی بازار بعنوان نویسنده کار کنه. او بعدا مجبور میشه به دانشگاه “سونگ کیون کوان” بره و بعنوان دانشجو زندگی کنه، دانشگاهی که همه ی دانشجوهاش پسرن! توی دانشگاه با سه نفر آشنا میشه که یکیشون سون جوونه (Park Yoo chun) که خیلی به قوانین اهمیت میده. یکی دیگه ش هم جه شینه (Yoo Ah in) که قوانین دانشگاه رو زیرپا میذاره و همه ازش میترسن. بعدی هم یونگ ها (Song Joong ki) یه آدم شوخ طبع و خوشگذرونه و توی دانشگاه خیلی معروفه…
این سریال ، ماجرای جوانان 20 ساله ای را روایت میکند که برای اولین بار در موقعیتی قرار میگیرند تا به طور کاملا مستقل زندگی خود را پیش ببرند و برای رویاهای خود تلاش کنند و…
جی یون سو (Lee Yu-Ri) عروس خانواده قدرتمندیست که طی اتفاقی به حکم قتل شوهرش به زندان میوفتد ، او که دخترش را در زندان به دنیا آورد ، پس از تولدش فرزندش را از او گرفته و دور کردند . حال جی یون سو از زندان خارج شده اما متوجه میشود مردی دخترش را به سرپرستی گرفته ، پس با عنوان دروغین به آن شخص نزدیک شده و ادعا میکند که عاشق اوست تا بتواند نامادری دخترش شود و…
سا هی جون ( Park Bo Gum ) جوان توانا و باهوش و خوشتیپیست که در عرصه مدلینگی فعالیت میکند ، اگرچه که او مدل محبوبی است اما خودش از جایگاهی که در آن حضور دارد راضی نیست ، سا هی جون علاقه بسیار زیادی به بازیگر شدن دارد اما تاکنون هیچ وقت نتوانسته در این عرصه موفق شود تا اینکه…
در طی سلسله های شمالی و جنوبی، مردم توسط نیروهای شرور و جانوری غارت میشدند، بنابراین آنها به عنوان وسیله ای برای حفاظت از خود شروع به کشت و زراعت میکردند. در این بین چهار قهرمان جوان سفری به سوی بیداری را آغاز می کنند و …
چا جوو هیوک (جی سانگ) یه کارمند بانکه که پنج ساله با سو وو جین (هان جی مین) ازدواج کرده. طی یک اتفاق غیرمنتظره و جادویی، جوو هیوک یک انتخاب میکند انتخابی که نه تنها زندگی خود و همسرش بلکه زندگی و سرنوشت اطرافیانش رو هم به طور کامل تغییر میدهد…
پارک جین گیوم (Joo Won) کاراگاه توانایی است که احساسات و عواطف خود را نشان نمی دهد ، در حین تحقیقاتی از وجود پرونده ای مربوط به سفر در زمان باخبر می شود که در آن مسافران از فضایی به نام آلیس می توانند به آینده سفر کنند ، پس او سعی می کند که جلوی اتفاقات منفی مرتبط به این ماجرا را بگیرد که …
این انیمه حول محور زندگی خانمی سخت کوش و عاشق کار به نام کائورو جربان داره که به همراه شوهر اوتاکو خودش زندگی میکنه . اما اون کارش رو در سازمانی پژوهشی بسیار جدی گرقته و باید دید این چه تاثیری روی زندگیش می زاره .
دو شرکت حقوقی پارتنر از متهمان و افراد نزدیک آنها دفاع می کنند. اون هو کانگ (Kim Hyun Joo) مادری مجرد و یک وکیل است و ته جو لی (Lee Dong Wook) هم وکیل است…
مین ووی ۲۸ ساله (شیم چانگ مین) یه نویسندست.یه روز مین وو یه یادداشت روی تقویم رومیزیش میبینه و با الهام گیری از اون یادداشت، شروع میکنه به نوشتن یه کمیک جدید به اسم “هشتم دسامبر”.کمیکی که مین وو مینویسه، فوراً مشهور میشه و حسـابی میترکونـه! درحالیکه کمیک درحال مشهورتر شدنه مین وو احساس میکنه کارش، فشار زیادی بهش تحمیل میکنه و بخاطر این فشار، دچار سردردهای شدید میشه.توی همین حین، تصمیم میگیره بره سراغ عشق اولش که از دبیرستان عاشقش شده…