با نابودی سریع جنگلها در سراسر جهان، پروژه مرمت اکوسیستم ریائو (RER) در تلاش است تا آخرین جنگل بارانی توربزاری سوماترا را نجات دهد. این تلاش، با توجه به وسعت منطقه و چالشهای پیش رو، تواناییهای تیم پروژه را به چالش میکشد.
خولیو تورس کمدین ، اَشکال مورد علاقه خود را که از طریق یک نقاله صنعتی ارائه می شود، بررسی می کند و به عنوان نقطه پرش برای جوک ها، حکایات و داستان های خارق العاده عمل می کند...
مستندی که در آیندهای نزدیک نشان میدهد که چگونه بلاک چین میتواند روش اعتماد افراد به یکدیگر، انجام تجارت و مدیریت تراکنشهای بین افراد و موسسات را تغییر دهد...
فنلاندیهایی که چهار نسل پیش در بخش شمالی شبهجزیره میشیگان ساکن شدند، همچنان به سنت صنایع دستی اجدادی خود پایبند هستند و باورهای باستانیشان را در هنرهای سنتی معاصر به نمایش میگذارند.
داستان در یک کافه اتفاق میافتد. صاحب کافه، یو جین، با دوست قدیمیاش، می اِه، دیدار میکند و از او میخواهد در کافه به او کمک کند. در همین حین، مین سو، پدری که برای دیدن دخترش به کافه آمده، به می اِه علاقهمند میشود.
جرونیمو لیم کیم که در سال 1926 از پدر و مادری کارمند کرهای در کوبا متولد شد، به انقلاب کوبا میپیوندد و با فیدل کاسترو و چه گوارا و سپس به ریشهها و هویت کرهای خود روی میآورد...
خود را آماده کنید تا از ملاقاتی که یک بار در زندگی تجربه می شود ، توسط گروهی از غواصان و عکاسان در هاوایی، که در نزدیکی لاشه نهنگ اسپرم آویزان بودند تا از کوسه های ببری که برای تغذیه آمده بودند، عکس بگیرند...
واکیتا، کوچکترین نهنگ جهان، در حال انقراض است زیرا زیستگاه آن توسط کارتل های مکزیکی و مافیای چینی که مثانه ماهی توتوآبا، "کوکائین دریا" را برداشت می کنند، نابود می شود. فعالان محیط زیست، نیروی دریایی مکزیک و بازرسان مخفی در حال مبارزه با این تجارت غیرقانونی چند میلیون دلاری هستند...
کاوش کنید که چرا صداها و ایدههای این موسیقی تأثیرگذار همچنان در سراسر جهان الهامبخش هستند. با حضور گروههایی مانند Bad Brains، جنبشی را ایجاد میکند که یک ژانر را بازتعریف کرد و به الگویی برای مشارکت اجتماعی و سیاسی تبدیل شد...
سریال سلجوقیان بزرگ که در مورد تاریخ ایرانیان و ظهور این سلسله قدرتمند می باشد. دشمن سلجوقیان حسن صباح است و شخصیتهایی همچون نظام الملک، عمر خیام و ملکشاه در این سریال حضور دارند...
سال ها پیش، جنگی در ژاپن درگرفت که کانتو را در برابر کانسای قرار داد و باعث تقسیم کشور شد. کانسای تحت استعمار کانتو قرار گرفت، اما با گذشت زمان به آرامی دولت و پلیس کنترل کانسای را از دست دادند و کانسای به دست جنایتکارنی که به آکودما معروف بودند افتاد.
(فردا) وقتی بچه بوده مادرش پریهان اونو ترک کرده و اون با سختی های زیادی بزرگ شده و با تمام وجود سعی بر انتقام گرفتن از مادرش رو داره. برای همین وارد یه رابطه ی نامشروع با شوهر خواهرناتنیش میشه. پریهان اصلا از فردا خوشش نمیاد و تنها دخترش رو برنا میدونه و سعی میکنه با پیشنهاد پول به فردا اونو از زندگی دخترش دور کنه. برنا برای این که بدونه شوهرش با کی بهش خیانت میکنه به خونه باغشون میره و با فردا رو به رو میشه و در پی درگیری که پیش میاد سرش به جایی میخوره و میمیره. فردا از برادرش آراس میخواد که اونو در دریاچه بندازه و به این ترتیب پای آراس رو هم وسط میکشه. فردا به هیچ وجه عذاب وجدانی نداره ولی با این اتفاق زندگی همه زیر و رو میشه…
سلیم کارا، دادستان ایده آلیست جمهوری ترکیه، از سلجوق تاشکین، رئیس جرائم سازمان یافته ای که هشت سال پیش به دست خودش به زندان افتاده بود، پیشنهادی دریافت میکنه که نمیتونست ردش کنه. تاشکین به دادستان میگه حاضره شاهد بشه تا دادستان بتونه کل گروه های تبهکاری رو آشکار کنه و از میان برداره. ولی برای این فقط یه شرط داره و اون اینه که شخصا خود دادستان از پسر تاشکین یعنی آکگون گوکالپ تاشکین محافظت کنه. این شرایط برای گوکالپ که در دنیای تبهکاری بزرگ شده و ظاهری خطرناک و مشکل دار داره سخته…
در سال 1983 ، دنیس نیلسن قاتل زنجیره ای اسکاتلندی پس از کشف بقایای انسانی که باعث مسدود شدن مجرای تخلیه در نزدیکی خانه او در لندن شده بود ، دستگیر شد...
داستان سریال درباره زینب، معلم موسیقی که به همراه همسرش احمد، به خونه ای جدید نقل مکان می کنند است. زینب در روز تولدش آرزویی میکنه... پنج سال بعد همه چیزشو از دست میده و...
"رئیس، لطفا کمک کنید شکوفا بشیم!" در توکیو، جایی هست به اسم ولود وِی. خیابونیه که به خاطر گروه های تئاتری که توش نمایش دارن معروفه. ایزومی تاچیبانا که سابقا یک بازیگر روی صحنه بوده، با نامه ای که میگه "پر از بدهی! صفر مشتری! فقط یک بازیگر!" به اونجا میرسه. این نامه وضعیت گروه تئاتری به اسم مانکای کمپانی که قبلا معروف بوده رو توصیف میکنه. وظیفه ایزومی اینه که کمپانی رو از اول بسازه و به عنوان رئیس جدید افتخار سابقش رو برگردونه.
سمت چپم داستان عشق سرّا، دختر جوانی که در اوج جوانی مجبور شده روی پاهای خودش بایسته و مسئولیت مراقبت از مادرش رو به دوش بکشه و سلیم، ولیعهد خانواده ی اشرافی کوتلوسای را به نمایش خواهد کشید. سرّا یک دانشجوی بسیار موفقه که از دانشگاهی که متعلق به خانواده ی سلیمه بورس گرفته و با جدیت تمام تحصیل میکند و در نقطه ی مقابل سلیم از روی مجبوریت به ادامه ی تحصیل ادامه میدهد…
زندگی در یه محل شناخته شده برای جرم جوانیش، ماکوتؤ بیست و یک ساله دوست شاه، رهبر یه گروه نوجوونی به اسم جی-بویزـه، با اینکه خودش شخصاً تمایلی به عضویت در گروه نداره. ماکوتو با شناخته شدنش بخاطر خونسردیش و توانایی حل مسائل، با خنثی کردن موقعیتهای پرتلاطم و دور نگهداشتن دوستانش از خطر، تبدیل به یه مشکلگشا میشه. ولی، مرگ دوستدخترش و دعوای گنگشون با یه گنگ رقیب این تهدید رو به عمل میاره که بیشتر از اون چیزیه که ماکوتو از پسش بربیاد.
در یک شرکت استعدادیابی در استانبول ، ماموران تلاش می کنند تا مشتریان ستارگان خود را راضی و تجارت خود را حفظ کنند. مأمورین در شرایطی که زندگی شخصی و حرفه ای آنها را در هم می آمیزد ، وضعیت را به وضعیت دیگری برمی گردانند.
ناره(Neslihan Atagul) دختر سفیر هستش و سنجر(Engin Akyürek) پسر کشاورزیه که از بچگی عاشق همدیگه میشن ولی برادر ناتنی ناره که پدرش ازبچگی بزرگش کرده بود بهش تجاوز میکنه و ناره نمیتونه اینو به سنجر بگه چون میدونه قاتل میشه، روز ازدواجشون سنجر فکر میکنه ناره بهش خیانت کرده و اونو بیرون میکنه و ناره خودکشی میکنه و مثل پرنده ای از روی پرتگاه پرت میشه ولی...