رویداد هنرهای رزمی ترکیبی (UFC on ESPN 61)، که با نامهای یو اف سی وگاس ۹۵ و تیبورا مقابل اسپوایک ۲ نیز شناخته میشود، در تاریخ ۱۰ آگوست ۲۰۲۴ در مرکز ایپیایکس یو اف سی در لاس وگاس برگزار شد. این رویداد که توسط سازمان مبارزه نهایی (UFC) برگزار گردید، یکی از مهمترین رویدادهای این رشته ورزشی در سال ۲۰۲۴ بود.
این مستند داستان تبدیل یک مکان متروکه به استودیوی ضبط موسیقی الکتریک لیدی را روایت میکند که توسط هنرمند معروف، جیمی هندریکس تأسیس شده است. در این مستند، با مصاحبهها و تحلیلهای تخصصی، به پشت صحنهی ساخت این استودیو و روند تولید آثار هنری در آن پرداخته میشود.
این مستند به دیدار سدریک انترتینر، کمدین مشهور، و کاپیتان رون جانسون، افسر بازنشسته پلیس، اختصاص دارد. آنها درباره اعتراضات گستردهای که پس از تیراندازی یک پلیس به یک جوان سیاهپوست در فرگوسن، میزوری در سال ۲۰۱۴ رخ داد، صحبت میکنند و به بررسی تأثیر این رویداد بر جامعه آمریکا میپردازند.
مقامات آمریکایی سناریویی را شبیهسازی کردهاند که در آن پس از یک انتخابات مناقشهبرانگیز، کودتایی رخ میدهد. شورشیان پایتختها را در دست میگیرند و کنترل نظامی رئیسجمهور را زیر سوال میبرند. مقابله با اطلاعات نادرست حیاتی است و...
هر سال، کارل و اعضای خانوادهاش برای اجرای مراسم سنتی خوککشی دور هم جمع میشوند. این گردهمایی که در ظاهر یک جشن خانوادگی است، به تدریج به میدانی برای آشکار شدن تنشها و رازهای پنهان تبدیل میشود. در نتیجه این رویداد پر از هرج و مرج، کارل مجبور میشود با حقایق تلخ و ناخوشایند زندگیاش روبرو شود.
سه کودک کنجکاو و شجاع، در جریان یک بازی تختهای، به طور اتفاقی با نقشه دزدی یک گروه خلافکار مواجه میشوند و برای ناکام گذاشتن آنها، ماجرایی هیجانانگیز را آغاز میکنند.
فیلم ماندگار "جادوی شهر اُز" با جایگزینی موسیقی متن اصلی خود با آلبوم مفهومی و روانگردان "نیمه تاریک ماه" گروه پینک فلوید، تجربهای جدید و متفاوت را برای مخاطب رقم زده است. همزمانی شگفتانگیز لحظات مختلف فیلم با موسیقی، فضایی تاریک و پیچیده را خلق کرده که با فضای شاد و رنگارنگ نسخه اصلی فیلم در تضاد است.
مسابقه موتورسواری گرند پری بریتانیا در سال 2024 که به نام گرند پری انرژی هیولا نیز شناخته میشود، دهمین مرحله از مسابقات قهرمانی جهان موتورسواری در همان سال بود. این رویداد مهم در تاریخ 4 آگوست 2024 در پیست مشهور سیلورستون برگزار شد. در آستانه جشن هفتاد و پنجمین سالگرد این رقابت، همه یازده تیم شرکتکننده طرحهای ویژهای را برای موتورسیکلتهای خود رونمایی کردند. اما متأسفانه، الکس رینز به دلیل آسیبدیدگی دست و پا که در مسابقه قبلی در هلند متحمل شده بود، مجبور شد از شرکت در این مسابقه مهم انصراف دهد.
در این رویداد بزرگ کشتی کج، شاهد رقابتهای نفسگیری بین ستارگان خواهیم بود. از جمله این رقابتها میتوان به مسابقهی سولو سیکوا با کودی رودز برای کسب عنوان قهرمانی WWE، رویارویی گونتر با دامین پریست و ...
در مدرسه، وانگ شیائو شیائ و یوزو، دوست صمیمی دوران کودکیاش، را همه یک زوج میپنداشتند. اما در دل، شیائو شیائ شیفتهی چنگ یی، دانشآموز جدیدالورودی شده بود که به خاطر هوش سرشار، استعدادهای فراوان و مهارتهای مبارزهاش، شهرهی مدرسه بود. با وجود اینکه نمرات شیائو شیائ چندان خوب نبود، او راههای مختلفی را برای جلب توجه چنگ یی امتحان کرد، اما هیچکدام جواب نداد.
داستان "پسرهای زیبا" درباره یک مثلث عشقی بین گری، جوانی با ظاهری ظریف، جاناس، دوست صمیمی او، و یتس، عشق قدیمی گری است. گری در تلاش است تا عشق را پیدا کند اما ...
سرآشپز ایوان فانک، یک دانش آموخته همیشگی درست کردن پاستای خانگی، ایتالیا را برای داشتن اساتید تولید پاستا تحسین میکند، فانک سراغ اشکال و تکنیکهای منحصر به فرد درست کردن پاستا میرود تا روش های سنتی را زنده نگه دارد
این سریال درباره ی یک داستان عاشقانه بین شاه جونگ جونگ و ملکه اش دان کیونگ است که به فاصله یک هفته با وجود حزب سیاسی مخالف که قوانین شاه را کنتل میکرد تاجگذاری کرد… بر اساس افسانه ی تاریخی بعد از اینکه ملکه از مقامش خلع شد و از قصر اخراج شد ، شاه هر روز از قصر سلطنتی بیرون میرفت و در حالی که به کوهی که در مسیرش بود خیره میشد، آه میکشید… بعد از شنیدن این، ملکه در دامنه ی کوه مکان مورد علاقه اش که قصر رو هم در بر میگرفت؛ روی یک تخته سنگ در کوهستان خودش را نشان داد تا شاه بداند که سالم است و هنوز در حسرت اوست…
این سریال در مورد یک مرد کلاهبرداره که درگیر اتفاقات غیرمنتظره ای میشه؛ او در روز ازدواجش با کیم می یونگ متوجه میشه که با یک افسر پلیس ازدواج کرده است! از طرف دیگر، دختر یکی از فریب خوردگان، او را با تهدید، وادار به نمایندگی در مجلس ملی می کند…
داستان درمورد تاریخچهی جنگ جهانی دوم است. در 1 مه 1954 در برلین، در حالی که ارتش سرخ پرچمهای شوروی را بالای رایشکانزلی به اهتزاز در میآورد، گروهی از افسران نازی مراسمی رو اجرا می کنند. برای آنها، سلاخی در شهر چیزی نیست جز قربانی عالی برای مراسم تا محفل سیزده نیزه رو برگردانند که گروهی از ابر انسانها هستند که اومدنشون برای دنیا خرابی به بار میاره. سالها بعد، کسی نمیدونه این گروه از افسران آیا موفق شدن یا اینکه زنده موندن یا مردن. افراد کمی از وجودشون باخبرند و حتی اونایی هم که میدونستن با گذر دههها کمکم مردن. حالا در دسامبر ...
سرباز سابق، جووزو اینویی، تنها یه سوال براش مطرحه (کی اونو تبدیل به یه سایبرگ کرده و تمام خاطراتشو هم پاک کرده؟) بعد از پایان جنگ، سربازهای سایبرگ که به "گسترش یافته" معروف هستند، مرخص شدند. جووزو اینویی هم یکی از اونها بود، مردی که بدنش تبدیل شده بود و سرش هم با یک تفنگ عظیم جایگزین شده بود. بدون هیچ خاطرهای از زندگی گذشتش یا اینکه کی و چرا سرشو جایگزین کرده. اینویی توی خیابونهای تاریک به عنوان یه "حل کننده" هر پروندهای مرتبط با "گسترش یافته" ها به سختی زندگی میگذرونه. وقتی یه همرزم "گسترش یافته" تو دفتر اینویی سر و کلش پیدا میشه در حالیکه یه بچه رو گروگان گرفته و در حال فرار از دست سازمان امنیته. اینویی فقط باید طرفو از دفترش بندازه بیرون، اما وفاداری اینویی به یه برادر "گسترش یافته" مانع میشه مجبورش میکنه که پرونده رو قبول کنه. مراقبت از یه بچه اصلا کار آسونی نیست، اونم وقتی که همه دنبالشن، از گنگهای خیابونی گرفته تا شرکت مگا که یه مامور مخصوص رو فرستاده که کاملا هم میدونه چجوری با "گسترش یافته" ها دست و پنجه نرم کنه...
بعد از دانشگاه، ریکوئو اوزومی، پسری که تو زندگیش آرزو و هدف های زیادی نداره، توی یه سوپر مارکت استخدام میشه. زندگی بدون هیچ اتفاق خاصی برای ریکوئو پیش میره تا وقتی که همکلاسی و دوست دختر قبلیش رو می بینه، اما مخصوصا بخاطر هارو نوناکایِ عجیب و کلاغش...
داستان سریال Derek درون خانه سالمندانی را به دور از هیاهوی دنیای بیرونش به تصویر می کشد که در آن اتفاقات مختلفی در روابط بین اعضای این جامعه کوچک و افرادی که به دلایل مختلف به آن رفت و آمد می کنند روی می دهد که شخصیت اصلی ماجرا که عمده داستان از زاویه دید او بیان می شود مستخدم ساده,خوش قلب و دوست داشتنی به نام Derek Noakes است که فراتر از وظایف شغلیش با سالمندان مرکز رابطه احساسی و صمیمی برقرار کرده است و در واقع این مکان برای او تنها جایی است که به آن تعلق دارد چرا که در خارج از این آسایشگاه او را به دلیل ظاهر ساده و اوتیسمیش (نوعی بیماری روانی) طرد کرده و مورد تمسخر قرار می دهند...
سال 2030، ژاپن. ویروسی انسانهای سراسر جهان را آلوده کرده. افراد آلوده بر اساس سن، جنسیت و نژادشان به هیولاهای متفاوتی تبدیل میشوند. ویروس "جیبیا" نامیده میشود. بعد از فراگیر شدن جیبیا های متفاوت، در این هنگام، یک سامورایی و یک نینجا در چنین ژاپن پلیدی ظاهر شد. هر دو از اویل دوره اِدو راهی شده اند، همراه هم و به کمک دکتری که بدنبال یافتن درمانی برای جیبیاست، مبارزه میکنند. ماجراجویی خطرناک و مملو از دشمن، در برابر حملات پیاپی از طرف جیبیاها و طغیانگرانی که برای غذا به مسافران حمله میکنند را آغاز کرده اند.
تالار شهر داستانی است که در ژانر کمدی عاشقانه به مسائل سیاسی می پردازد و در مورد وقایعی است که بین یک شهردار زن جوان و یک مقام دولتی نخبه اتفاق می افتد. “جو گوک” یک مقام دولتی بسیار زیرک است. او به سرعت دوره ی عالی خدمات اجتماعی را پشت سر می گذارد و یک مرد تمام عیار است. اما جانشین شهردار بودن برای او کافی نیست و با رویای رئیس جمهور کره جنوبی شدن زندگی می کند. او باید به آسانی سریعا به اوج می رسید اما به خاطر یک حادثه ی غیر مترقبه به عنوان جانشین شهردار به یک شهرک ایالتی کوچک به نام “اینجو سیتی” که “شین می رائه” در آنجا کار می کند، اعزام می شود. “شین می رائه” یک منشی رده پایین در “اینجو” است، اما به امید اینکه جوان ترین شهردار شهر باشد کار می کند. آنها هنگام ملاقات یکدیگر، اجبارا درگیر مسائل شخصی و اختلافات اجتماعی هم می شوند.
کارآگاه جانگ دوک چون(جانگ جائه یونگ) به دنبال پیدا کردن فرزندشه که مفقود شده. او تنها یه سرنخ داره و اون هم اینه که در صحنه جرم دو نفر با یک چهره حضور داشتند…
این سریال ماجرای کسانی را روایت میکند که غذا در زندگیشان به عشق تبدیل شده اما علاقه ای هم به تنهایی در انتظار غذا ماندن و به تنهایی غذا خوردن ندارند تا اینکه یک اتفاق در یک رستوران ، ماجرایی را رقم میزند که…
این سریال اسپینآف فیلم The Bad Boys میباشد و داستان سید برنت را دنبال میکند. او آخرین بار درحال از بین بردن یک کارتل مواد مخدر دیده شده است، سید گذشتهی پیچیدهی خود را فراموش کرده است و در حال حاضر یک کارگاه سرسخت است. شریک او در ماموریتهایش نانسی مککنا (جسیکا آلبا) است. سید معتقد است که شیوهی زندگی غیر طبیعی او میتواند راز شخصی او را پنهان کند. زمینهی مشترک این دو در خطرناکترین جنایتهای شهر لسآنجلس پیدا خواهد شد.
این برنامهی ترسناک-کمدی، در مورد زندگی تاتامی-چان، یک روح طعنهآمیز ازاستان ایواته است که اکنون همراه با سایر ارواح، موجوات ماورایی و انسانها در توکیو زندگی میکند. تاتامی-چان بیکار، مجبور است در کنار رسیدگی به مسائل دنیای ارواح، به دنبال شغل بگردد و قبضهای خود را بپردازد.