اسلواکی و رومانی در یورو 2024 به تساوی 1-1 دست یافتند. هر دو تیم راهی مرحله یک شانزدهم نهایی شدند. رومانی به عنوان صدرنشین گروه و اسلواکی در جایگاه سوم به مرحله حذفی صعود کردند. دودا برای اسلواکی و مارین از روی نقطه پنالتی برای رومانی گلزنی کردند.
خالق TikTok، علی ابوالبان و همسر زیبایش آنا، به نظر می رسد همه چیز را دارند، اما در پس زندگی بی نقصی که در فضای مجازی به تصویر کشیده شده است، رابطه ای پر از خشونت خانگی وجود دارد که وقتی آزار و اذیت به سمت مرگ کشنده می شود، از هم می پاشد.
در یک بازی کمحاشیه و بدون گل، تیمهای ملی انگلیس و اسلوونی در چارچوب مرحله گروهی یورو 2024 به تساوی بدون گل رضایت دادند. انگلیس که برای صعود به مرحله حذفی به پیروزی در این بازی نیاز داشت، نتوانست از سد دفاعی منظم اسلوونی عبور کند.
در دیداری کمحاشیه و بدون گل، تیمهای ملی دانمارک و صربستان در چارچوب مرحله گروهی یورو 2024 به تساوی بدون گل رضایت دادند. هر دو تیم در این بازی فرصتهای گلزنی داشتند، اما نتوانستند از آنها استفاده کنند.
در یک بازی دراماتیک و هیجانانگیز، تیم ملی اتریش با نتیجه 3-2 هلند را شکست داد و به عنوان صدرنشین گروه D به مرحله حذفی یورو 2024 صعود کرد. مارسل سابیتزر، هافبک اتریش، با دو گل در این بازی، نقش مهمی در پیروزی تیمش ایفا کرد.
در دیداری حساس از مرحله گروهی یورو 2024، تیمهای ملی فرانسه و لهستان به تساوی 1-1 دست یافتند. کیلیان امباپه در دقیقه 56 از روی نقطه پنالتی برای فرانسه گلزنی کرد، اما رابرت لواندوفسکی نیز در دقیقه 79 از روی نقطه پنالتی گل تساوی را برای لهستان به ثمر رساند.
در یک بازی نفسگیر و جذاب، تیمهای ملی کرواسی و ایتالیا در گروه B یورو 2024 به تساوی 1-1 دست یافتند. نیکولا ولاشیچ در دقیقه 65 برای کرواسی گلزنی کرد، اما مانوئل لوکاتلی در دقیقه 98 بازی، گل تساوی را برای ایتالیا به ثمر رساند.
در آخرین بازی مرحله گروهی یورو 2024، تیمهای ملی آلبانی و اسپانیا در گروه B به مصاف هم رفتند که در نهایت، اسپانیا با نتیجه 1-0 به پیروزی رسید. فران تورس در دقیقه 13 بازی، تنها گل این دیدار را برای ماتادورها به ثمر رساند.
مجارستان در یک بازی دراماتیک و نفسگیر، با نتیجه 1-0 از سد اسکاتلند عبور کرد و به اولین پیروزی خود در یورو 2024 دست یافت. کوین سوبوچای در دقیقه 10+90 بازی، تنها گل این دیدار را برای مجارستان به ثمر رساند.
در یک بازی حساس و نفسگیر، تیمهای ملی سوئیس و آلمان در گروه A یورو 2024 به تساوی 1-1 دست یافتند. یان زومر، دروازهبان سوئیس، در این بازی درخشش فوقالعادهای داشت و با مهارهای دیدنی خود، مانع از پیروزی آلمان شد. جمال موسیالا در دقیقه 63 برای آلمان گلزنی کرد، اما بریل امبولو در دقیقه 68 بازی، گل تساوی را برای سوئیس به ثمر رساند.
در دهمین گرندپری فصل 75 فرمول یک، به اسپانیا بازگشتیم. با شروع فصل جدید، اتفاقات عجیبتری از همیشه در حال رخ دادن است. در تعیین خط، فراری، مرسدس و مکلارن تیمهای مدعی بودند. در نهایت، نورث از مکلارن به مقام اول رسید و فِرستاپن و دو مرسدس دیگر، او را تعقیب میکردند. مسابقه هیجان زیادی نداشت اما شاهد رقابتهایی بین تیمها بودیم. نبرد مکلارن و راسل با فِرستاپن که از گرندپری کانادا آغاز شده بود، ادامه پیدا کرد و باز هم با پیروزی فِرستاپن به پایان رسید. فراری عملکرد خوبی نداشت و مسابقه چیز خاصی برای تعریف کردن ندارد. ایستگاه بعدی، اتریش.
یک کارآگاه در پی یادداشتی مرموز دربارهی دخترش، تحقیقاتی را آغاز میکند که با کشف یک سینک ظرفشویی با قابلیت دستکاری زمان، به هرج و مرجی عجیب و گیجکننده کشیده میشود.
تیم ملی فوتبال بلژیک در دومین دیدار خود در یورو 2024، با نتیجه 2-0 رومانی را شکست داد و به اولین پیروزی خود در این رقابتها دست یافت. میچی باتشوای در دقیقه 89 و کوین دی بروینه در دقیقه 90+2 برای بلژیک گلزنی کردند.
پرتغال در یک بازی قاطعانه و تماشایی، با نتیجه 3-0 از سد میزبان خود، ترکیه، عبور کرد و به دومین پیروزی خود در یورو 2024 دست یافت. کریستیانو رونالدو، فوق ستاره پرتغال، با دو گل در این بازی، درخشش خود را بار دیگر به اثبات رساند. ژوائو فلیکس، دیگر مهاجم پرتغال، نیز در این بازی گلزنی کرد.
در یک بازی جذاب و پرهیجان، تیمهای ملی گرجستان و جمهوری چک در گروه F یورو 2024 به تساوی 1-1 دست یافتند. گرجستان در این بازی با گل دقیقه 45+3 میخائیل میکوتادزه از روی نقطه پنالتی پیش افتاد، اما جمهوری چک در دقیقه 59 بازی با ضربه سر توماس شیک به تساوی رسید.
این داستان دربارهی مرد قدرتمندی است که با سوءاستفاده از تواناییهای خود، به زندگی مردم آسیب میرساند. اما وقتی دختر کسی را که از او دزدی کرده بود میرباید، سرنوشت او به سمت سقوط پیش میرود.
دیدار حساس دو تیم مدعی گروه D، هلند و فرانسه، در ورزشگاه یوهان کرایف آمستردام به تساوی بدون گل انجامید. هر دو تیم در این بازی موقعیتهای گلزنی داشتند، اما نتوانستند از آنها استفاده کنند. ممفیس دیپای و آنتوان گریزمان، ستارگان دو تیم، در این بازی عملکرد موفقی نداشتند.
درحالی که نیمهشب مشغول قدمزنی بود صدایی اسرارآمیز توجه او را به خود جلب میکند و به سوی صدا روانه میشود. «آی اوتو»، دختری 14 ساله با دنبال کردنِ صدا یه تخممرغ پیدا میکنه. صدای موردنظر با لفظی مجابکننده خطاب به «آی» میگوید: «اگر خواهان تغییر آینده هستی، فقط کافیه همین الان تصمیم بگیری. حالا، به خودت باور داشته باش و اون تخممرغ رو بشکن.»
داستان سریال دربارهی کودکانیه که توسط والدینشون رها شدن و حالا در مسیر انتقام و بقا قدم میذارن. شخصیت اصلی، کیم آه-هیون (با بازی وون جینآه)، دختریه که بعد از بازگردانده شدن توسط خانوادهی فرزندخواندهاش، زنده میمونه و رهبری گروهی از کودکان آسیبدیده رو بهعهده میگیره
در منطقه سوچو-دونگ، ساختمان هیونگمین میزبان دفترهای حقوقی کوچکیست که در هر طبقهاش پراکنده شدهاند. در میان آنها، پنج وکیل پایهیک کار میکنند: جو-هیونگ با دیدگاهی بدبینانه و نه سال سابقه، مون-جونگ بیخیال و آسوده، سانگ-گی مستقل، چانگ-وون پرحرف، و هویی-جی تازهواردی پرانرژی. درست مثل سایر کارمندان اداری در سوچو، هر صبح با مترو سر کار میروند و از همان لحظهی ورود، ثانیهشماری برای وقت ناهار را آغاز میکنند. گاهی با هم جر و بحث میکنند و چندان مهربان نیستند، اما سر یک میز غذا میخورند و از درونیترین افکارشان حرف میزنند. لحظههای بزرگ عدالت یا غافلگیریهای دراماتیک در کار نیست؛ اما لحظههای پرتنش وجود دارند، و لحظههای شاد. با خندههای زیاد و گهگاه اشک، این روایت پنج وکیل جوان است که در فراز و نشیب زندگی نهتنها در حرفهشان، بلکه بهعنوان انسان رشد میکنند.
لی شی جون (Shin Ha-Kyun) روانپزشک مهربانیست که نسبت به کار و شغلش ، اشتیاق فراوانی داشته و برای درمان بیماران و خوشحال کردن آن ها تلاش میکند ، از طرفی هان وو جو (Jung So-Min) یک سوپراستار در حیطه موسیقیست و با عشق فراوانی که به شغلش دارد ، مدام درحال پیشرفت برای بالا بردن استعداد خود در این زمینه است و…
"گرداب"، آخرین ناحیه کاوشنشده، مجموعهای غولپیکر و هولناک از غارهای تو در تو است که گنجینههای کهن و مخلوقات رازآمیز را در دل خود جای داده است. تنها دلاورترین جویندگان نام میتوانند به ژرفای آن راه یابند و از این رو، به لقب "کاوشگران مغاک" مفتخر میگردند. در تاریکیِ اعماق گرداب، دختری به نام ریکو، ناگهان با روباتی انساننما که سیمایی پسرانه دارد، مواجه میشود. ریکو که شیفته افسونِ گرداب شده، به همراه یار نویافتهاش، به سرزمینهای بکر و ناشناخته قدم میگذارد تا پرده از اسرار نهفته آن بردارد. اما چه سرنوشتی در دل سیاهی، چشم به راهشان است؟
دو سامورایی جنگجو به نامهای موگن و جین، با دختری 15 ساله به نام فوو ملاقات میکنند. فوو جنگجویان را در یک سفر به چندین مکان مختلف ژاپن برای یافتن ساموراییای که بوی آفتابگردان میدهد، رهبری میکند. این سه شخصیت منحصربهفرد نمی دانند که سرنوشت آنها را به کجا خواهد برد.
داستان این انیمه کمدی رمانتیک با چاشنی جسارت، حول محور ایتا (Eita)، دانشآموز دبیرستانی گوشهگیر و شیفته رباتهای مکا میچرخد که عاشق ماکینا (Makina)، محبوبترین دختر مدرسه است. وقتی ایتا ماکینا را جلوی در خانهاش میبیند، دستپاچه میشود، بهویژه وقتی ماکینا رازش را فاش میکند: او یک ربات است و از ایتا میخواهد مخفیانه تعمیرش کند. ماکینا فوراً سعی میکند به ایتا نزدیک شود، اما ایتا باید هم خودش را کنترل کند و هم راز ماکینا را پنهان نگه دارد.
گرچه برای خوشمشربی و دستاوردهای علمیش مورد تحسین قرار میگرفت، دانشآموز دبیرستانی کیوکو هوری وجه دیگهای از خودش رو پنهان میکرد. با والدینی که اغلب برای کار از خونه دورن، هوری مجبوره از برادر کوچکترش مراقبت کنه و کارای خونه رو انجام بده، براش هیچ فرصتی برای معاشرت جدا از مدرسه باقی نذاشته بودن. در همون حال، ایزومی میامورا به عنوان یه اوتاکوی عینکی متفکر دیده میشه، هرچند در واقعیت اون یه آدم مهربونه که توی درس خوندن بیعرضه است. به علاوه اون نه تا پرسینگ مخفی پشت موهای بلندش و یه تتو در امتداد کمر و شونه چپش داره. خیلی اتفاقی، هوری و میامورا به همدیگه برخورد کردن...
خاور دور، ۲۰۷۱. قلمرو خدایان دیوانه. در اوایل دهه ۲۰۵۰، سلولهای ناشناختهای به نام «سلولهای اراکل» شروع به مصرف بیکنترل همه زندگی روی زمین میکنند. اشتهای بیحد و حصر و توانایی سازگاری شگفتانگیز آنها ابتدا ترس، سپس تحسین و در نهایت نام «اراگامی» را به آنها میدهد. در برابر یک دشمن کاملاً مقاوم در برابر سلاحهای معمولی، تمدن شهری فروپاشیده و هر روز بشریت بیشتر و بیشتر به سوی انقراض سوق داده میشود. یک پرتو امید تنها برای بشریت باقی مانده است. پس از توسعه «خدایان آرک» - سلاحهای زنده که سلولهای اراکل را در خود جای دادهاند - حاملان آنها به یک نیروی نخبه سازماندهی میشوند. در یک جهان که توسط خدایان دیوانه ویران شده است، این «خورندگان خدا» یک جنگ ناامیدانه را انجام میدهند…
یست و شش سال پیش دانش آموزی به نام میساکی در یک کلاس سال سوم راهنمایی درس میخواند. او شاگردی ممتاز بود و در ورزش هم خوب بود. همچنین گیرایی و جذابیتش او را در بین همکلاسی هایش محبوب ساخته بود. وقتی او به طوری ناگهانی میمیرد، همکلاسی های او تصمیم میگیرند که تا هنگام فارق التحصیل شدن طوری به رفتارشان ادامه بدهند که انگار او هنوز زنده است. سپس، در بهار سال ۱۹۹۸، پسری به نام ساکاکیبارا کویچی به آن کلاس منتقل میشود، و جو ترسناک آنجا باعث براگیخته شدن شکش میشود. مخصوصا به دختری زیبا و گوشه گیر به نام مـِی میساکی که چشم بندی برچشم خود دارد و همیشه درحال نقاشی است. چیزی طول نکشید که کلاس ۳-۳ درگیر اتفاقاتی شد که…
آنها در رویایی به سر میبرند! رویای روزی که در آسمان بزرگ پر میگشایند. در آیندهای دور وقتیکه خشکیها ازبین رفتهاند، آدمی در شهر متحرکی به نام "پِلَنتِیشن" سکنا گزیده و خلبان(پایلوت)هایی در قسمتی از آن به نام "میستیلتین" یا "قفس پرنده" بوجود آوردهاند. بچههایی که در این قفس گیر افتادهاند، هیچگاه رنگ آسمان نمیبینند و مجبور هستند برای ارتقای خود مبارزاتی بوسیلهی رباتهایی جنگی به نام FranXX با موجوداتی عجیب به نام "کیوریو" (دایناسور) انجام دهند. این مبارزهها ضامن حیات این بچهها خواهد بود. پسرک قصهی ما "هیرو" که با لقب "کد016" شناخته میشود دارای مشکلاتی هست که موجب نادیده گرفته شدن او میشود، به همین خاطر وجودش غیرضروری شمرده میشود. چرا که عدم توانایی در راندن "فرانکس" مساوی با از دست دادن موجودیت است. اما دست روزگار دخترکی مرموز به نام "زیرو تو" (02) را که دو شاخ بر سر دارد را در سر راه او قرار میدهد.
وادا (Wada) رو ببین، که حسابی یجوریه که انگار نمیشه بهش نزدیک شد، و یاماموتو (Yamamoto) که قیافهش همه رو میترسونه. این دوتا که تو دو تا دبیرستان مختلفن، تقریباً هر روز تو فودکورت یه پاساژ همدیگه رو میبینن. یه لحظه خودتو ببر تو بعدازظهرای ریلکسشون که با هم دربارهی خوب و بد زندگی تو دبیرستان حرف میزنن.
داستان سریال امپراتوری (Kingdom) در مورد ولیعهد جوانی (جو جی هون) است که به مأموریت دشواری فرستاده میشود تا رازهای پیرامون یک بیماری مرگبار را کشف کند؛ طاعونی که باعث میشود مردم بعد از مرگ به شکل زامبی به حیات بازگردند و به شکار انسانها بپردازند. در این میان پدرش هم به دلایلی ناپدید شده است و او به دنبال پیدا کردن سرنخی از پدر خود میگردد و در عین حال باید با دسیسهای که برای او چیده شده و تهمت خیانتی که به او زده شده است هم مقابله کند...
کیم هی این در فقر بزرگ شد و در ازای سکوتش در قتلی که شاهد آن بود، به او فرصتی برای تحصیل در دبیرستان بینالمللی چئونگدام پیشنهاد میشود. دبیرستان بین المللی چئونگدام یک معمای قتل است که رقابت ج نا با کیم هی این را دنبال می کند، زیرا آنها در جنگ روانی در برابر یکدیگر قرار می گیرند.
این مجموعه بیش از هشت قسمت مستقل , عشق را در بسیاری از اشکال خود – از جمله روابط احساسی , خانوادگی و… که بر اساس داستان های عاشقانه روزنامه نیویورک تایمز ساخته شده است.
موضوع این سریال زیبا مربوط به زمان حکومت اخرین پادشاه گوگوریو می باشد.در این دوره کشور هایی مانند تانگ و شیلا، گوگوریو را سوژه ی حمله قرار داده و لشکرکشی آن ها همیشه از قلعه مرزی به نام آنسی شروع میشود که به دلیل کوهستانی بودن آن منطقه و رهبری فرد لایقی به نام یانگ مانچون این قلعه همیشه برای گوگوریو پیروزی می اورد .در اولین حمله ی تانگ به گوگوریو،در این قلعه پسری به دنیا می اید که به گفته ی ستاره شناسان در اینده امپراطور خواهد شد و این شایعه دهن به دهن به پایتخت و به گوش وزیر جنگ میرسد...
خط اس (S Line) یه خط قرمز نامرئیه که تو رو به پارتنر جنسیت وصل میکنه. یه دختر که میتونه این خطهای اس رو ببینه، با اومدن عینکهایی که این خطها رو نشون میدن، وسط یه هرجومرج بزرگ گیر میافته. وقتی آدمای عینکبهدست از طمع دیوونه میشن، اون با یه کارآگاه (Detective) تیم میشه تا جلوی این بحران رو بگیرن و بفهمن کی پشت این ماجراست.
«Trigger» داستانی نفسگیر از شهریست که ناگهان با موجی از خشونت مسلحانه روبهرو میشود. در حالی که امنیت عمومی در خطر است، یک پلیس با گذشتهای پرزخم و مردی مرموز با اهداف پنهان، وارد مسیری پرتنش میشوند تا از وقوع فاجعهای بزرگتر جلوگیری کنند. این سریال با فضایی تاریک و پرتعلیق، به بررسی انتخابهای انسانی در مواجهه با قدرت و خشونت میپردازد.
یک دختر جوان عاشق رمانهای تاریخی، ناگهان خودش را درون دنیای یکی از همین رمانها مییابد—در نقش شخصیت فرعی و ثروتمندی به نام «چا سونچک». قرار است فقط تماشاگر باشد، اما با یک اشتباه در شب جشن، داستانی را که قرار بود عاشقانهای باشکوه باشد کاملاً تغییر میدهد. حالا شاهزاده سرد و مرموز «یی بئون» به جای عاشق شدن به شخصیت اصلی، دلباختهی او میشود. با تغییر سرنوشتها، قهرمان داستان باید انتخاب کند: بازگرداندن همهچیز به مسیر اصلی یا پذیرش نقش جدید خود در این دنیای تازه...